۱۳۹۱ مهر ۹, یکشنبه

توضیحات کامل و جزئیات عالی درباره اینترنت ماهواره ای (قابل توجه دوستانی که نوشتند مصرف خانگی ندارد)

این لینک یکی از راههای رسیدن به خدا را برای شما تشریح میکند (مارمولک)
http://en.wikipedia.org/wiki/Satellite_internet

ضمنا این مرتیکه خنگول مصلحی وزیر اطلاعات خامنه ای خونخوار و کثیف اعلام کرده که اگر اینترنت ماهواره ای نصب کنید ظرف مدت پنج دقیقه شما را کشف میکنیم و اعدام میکنیم. این حرف مصلحی یک بلف احمقانه بیش نیست. دو راه برای اثبات این حرف دارید. اولا از کارشناسان شبکه های رادیویی و ماهواره ای مشاوره بخواهید. دوما منتظر بمانید تا ما در این باره یک فیلم مستند بسازیم و در کانال یوتیوب گروهمان در کنار سایر فیلمهای گرفته شده از خیابانهای ایران قرار دهیم و شما را به رستگاری ابدی برسانیم به صرف ویسکی!!!
کانال یوتیوب ما اینه
http://www.youtube.com/user/NcMicrobesGreenIran?feature=watch

از همین جا با صدای بلند اعلام میکنیم تنها مشکل اینترنت ماهواره ای این است که باید ماهانه مبلغی پول پرداخت کنی برای شارژ اکانت اینترنت و چون به دلایل امنیتی از بانکهای ایران نمیتوان استفاده کرد مجبوریم از بستگان و دوستان ساکن در خارج از ایران کمک بگیریم که میگیریم و وظیفه شون هست که به ما کمک کنند

۱۳۹۱ مهر ۸, شنبه

منتخبین ایران آزاد برای ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و ... مجید توکلی، بهاره هدایت، شیوا نظرآهاری، حسین رونقی ملکی و ... خواهند بود نه پیر پاتالهای بد سابقه و مدعی

         در پست ها و وبلاگهایمان چقدر به هاشمی رفسنجانی و خاتمی می پردازیم و چقدر به مجید توکلی و بهاره هدایت؟ نه جدا چقدر؟ به نظر شما حیف نیست که شیوا نظر آهاری برای خواهرزاده اش نامه بنویسد و بعد از سی ساعت لینکش داغ شود و پر بیننده شود و در همان حال لینکی مربوط به سخنان محمد خاتمی ظرف دو ساعت بهترین و پر بازدید ترین لینکهای روز شوند. تصور کنید ایران آزاد شد و شیرینی فروشیها و گلفروشیها کم آوردند و خامنه ای هم در لوله فاضلابی در نزدیکیهای کرمان کشته شده و شادی همه جا را فرا گرفته و انتخابات در حال برنامه ریزی است. آیا در چنین ایرانی دختران و پسران خوشگل و خوشتیپ ایرانی با لباسهای آدمیزادی (بدون حجاب) به صف خواهند ایستاد تا به رفسنجانی و هاشمی و مهاجرانی رای بدهند؟ قطعا نه. پس لازم است که به خود آییم و انرژی و وقتمان را صرف کارهای مهمی مثل کارهای زیر بکنیم تا این که به حرفهای مهاجرانی و خاتمی و رفسنجانی و امثال اینها بپردازیم. کارهای پیشنهادی اینهاست:
- تبلیغ خیابانی و غیر اینترنتی برای تظاهرات سراسری در جلوی همه استانداریها
- تلاش برای یافتن راههایی برای شکستن انحصار رسانه ای هفتاد و پنج میلیون ایرانی مثلا با تشکیل شبکه ای از فعالان سبز در داخل ایران و سپس ارسال ویدئوهایی از مشکلات مردم، نظرات مردم، مصاحبه ها و غیره
- نوشتن و روشنگری بر علیه خامنه ای و سپاه و دیگر هیچ چون اینها اصل کاری هستند و باید برچسب تروریست بخورند فورا
- تلاش برای برملا کردن و روشنگری در خصوص نقشه های شوم غرب برای جنگ و تجزیه ایران و سپس اقداماتی برای جلوگیری از اجرایی شدن این برنامه تلخ
- اگر معتقدید که این جور فعالیتها در اولویت نیست پس بروید و به همان هاشمی و خاتمی و مجاهدین و پهلوی بپردازید و دیگر هم به وبلاگ ما سر نزنید

گروه میکروبهای بی بصیرت
سبزهای فعال خیابانی داخل ایران
دعوت کننده به تظاهرات سراسری و ماندن در جلوی استانداریها در تاریخ مشخص با تصمیم گیری جمعی حد اقل یک ماه قبل از تاریخ شروع  تظاهرات (یعنی معتقدیم باید یک ماه فرصت تبلیغ خیابانی باشد تا همه مطلع شوند و برنامه ریزی کنند نه این که یکدفعه بگوییم پسفردا ساعت چهار عصر همه بریزیم فلان جا و تبلیغش را هم با "لایک" و "شئیر" انجام دهیم که بیفایده است.)

اینترنت ماهواره ای با هزینه 100000 تومان یعنی 35 دلار همان چبزی است که باید از همین امروز برای نصب و راه اندازیش اقدام کنیم

http://baniman.blogspot.de/2012/01/blog-post.html
این مطلب از وبلاگ ارزشمند "بانی من" به آدرس بالا عینا کپی میشود تا مورد استفاده اعضا و حامیان گروه میکروبهای بی بصیرت قرار بگیرد. مطالب تکمیلی در این خصوص نیز منتشر خواهد شد و اگر خوانندگان این وبلاگ اطلاعات کاملتری دارند و برای اجرایی کردن این ایده در سراسر ایران راهکاری دارند تقاضا داریم برای ما با ایمیل بفرستند.
green.gradual.but.irreversible@gmail.com

اینترنت "ماهواره ای" تنها راه عملی برای مقابله با اینترنت "ملی"

در چند ماه اخیر جنگ رسانه ای در دو طرف آبها بین جمهوری اسلامی و آمریکا در گرفته، جمهوری اسلامی می گوید اینترنت ملی راه اندازی می کند و آمریکا می گوید اینترنت چمدانی را به دستان ایرانیان می رساند. اما نه این و نه آن توان اجرا برنامه های خویش را ندارند. پس هر از چند گاهی اقدام به مانورهای تبلیغاتی و یا عملیاتی می نمایند.
آمریکا با توسعه فیلترشکن ها و حمایت از تولید کنندگان آن خواستار صرف کمترین هزینه (بی هزینه) شدن این جنگ فرسایشی است و جمهوری اسلامی با مانور بر روی پورتهای فعال امنیتی و بستن آنها و یا پایین نگهداشتن سرعت اینترنت در اغلب مواقع اقدام به مقابله با فیلترشکنها می نماید.
و آنطور که از شواهد پیداست بزودی پروژه اینترنت ملی در غالب یک بسته دست و پا شکسته افتتاح می شود. این روش کار را می توان فیلتر وارونه نامید.
در فیلتر وارونه همه سایتهای خارج از سرورهای ایرانی بسته شده و تمام پورتهای امنیتی و ویژه به کمترین سرعت می رسند و تنها خدمات این پورتها به سایتهای تعریف شده، با سرعت واقعی باقی می ماند. البته برای اینکه سیستم به طور کامل بسته نشود اقدام به باز گذاشتن حداقل پهنای باند می نمایند تا بتوان از نام اینترانت فرار کرد و به این شبکه اینترنت ملی گفت. و در عین حال نیز بتوان از برخی امکانات بین المللی استفاده کرد. چون بسته شدن اینترنت جهانی بطور کلی مثل این است که سیستم تلفن ایران بروی دنیا بسته شود و حتی بدتر از آن نیز هست.
پس هدف از اینترنت ملی رساندن سرعت پورتهای ویژه برای خدمات بین المللی به حداقل و بستن همه سایتها به غیر از سایتهای تعریف شده است. دقیقا بر خلاف اینترنت فعلی که سایتهای فیلتر شده به شبکه اعلام می شوند. در اینترنت ملی سایتهای فیلتر نشده به شبکه اعلام می شوند و باقی قابل دسترسی نمی باشند.
تنها راهکار باقی مانده استفاده از اینترنت ماهواره ای است در اینترنت ماهواره ای دریافت با سرعت بیش از یک مگابایت به راحتی از یک دیش و ال ان بی و کارت دی وی بی که هزینه کلیه این تجهیزات کمتر از یکصد هزار تومان است امکان پذیر می باشد. و ارسال از طریق همین به اصطلاح اینترنت ملی و استفاده از فیلتر شکنهای کم سرعت اما قابل اتصال به شبکه جهانی میسر است. تنها مشکل نبود اینترنت ماهواره ای رایگان است. که این امر به جای حرف زدن آقایان در ایلات متحده می توانند با  صرف هزینه ای محدود و کمتر از یک موشک کروز برای یکسال، چندین و حتی چند ده فرکانس مختلف بر روی ماهواره های متفاوت برای ارسال اینترنت رایگان بر روی ایران ایجاد نمایند.
و اینگونه تمامی ایرانیان از اینترنت پرسرعت ماهواره ای بهره مند می شوند حتی در صورت بسته شدن اینترنت به صورت کامل در ایران باز راهکارهایی برای اتصال به اینترنت آنلاین ماهواره ای وجود دارد که در مقالات بعدی بدان خواهم پرداخت.
اینترنت پر سرعت و آزاد حق مسلم ماست.

وزارت دارایی آمریکا تحقیقات خود درباره احتمال پنهان کاری گوگل درباره حجم معاملاتش با خلخال را شروع کرد

وزارت خزانه داری آمریکا تحقیقات خود درباره احتمال پنهان کاری گوگل درباره حجم معاملاتش با خلخال را شروع کرد

همین. توضیح نداره. خود تیتر روشنگر همه چیز هست.

اتحادیه اروپا پس از ارزیابی معاملات امروز در بورسهای معتبر تصمیم مردم خلخال را عجولانه خواند و آنها را به خویشتنداری فراخواند

      به دنبال سخنرانی شکوهمند امام جمعه خلخال حجت الاسلام والمفلسین آقای "رشت بری" مشهور به روحانی  موهن به گوگل، واکنشهای تندی از سوی مردم خلخال صورت گرفت که موجبات نگرانی جهانی شده است. اتحادیه اروپا این تصمیمات را عجولانه خواند و از مردم خلخال خواست از هر گونه اقدامی که اقتصاد بحران زده جهانی را بیشتر از این بلرزاند خودداری کنند. شورای امنیت در بیانیه خود ضمن محکوم کردن گوگل از مردم خلخال پرسیده "شما ها که بطور مکرر از خلخالی ابراز تنفر کرده بودید، حال شما را چه شده است؟". آنجلینا جولی و براد پیت نیز در تویتر خود اعلام  کردند "کالکال  پیپل آر کیلی کوب اکسپت  کالکالی"

از یـه گـرگ بـارون دیـده بـه شـمـا نـصـیحـت ایـن تـن بـمـیـره جـونِ هـرچـی مـرده گـوسـفـنـد نـبـاشـیـن تـو زنـدگـیـتـون

یکی از دیالوگهای حمید فرخ نژاد در فیلم توقیف شده گشت ارشاد:

 از یـه گـرگ بـارون دیـده بـه شـمـا نـصـیحـت,یـعــنی گـرگ هـم شـدین بـشـیـن بـه جـهـنـم, ولـی ایـن تـن بـمـیـره جـونِ هـرچـی مـرده گـوسـفـنـد نـبـاشـیـن تـو زنـدگـیـتـون!

مخالفت شدید سینماگران با تحریم احمقانه اسکار به خاطر یک کلیپ یوتیوب از فردی گمنام

سخنان سینماگران از این وبلاک کپی شده است


«ایران اسکار را تحریم خواهدکرد.» ادای این جمله توسط وزیر ارشاد،طرح تحریم مراسم اسکار را از حد یک پیشنهاد که جواد شمقدری مطرح کرده بود،به یک حکم قاطع تبدیل کرد. این در حالی است که برخی از اهالی سینما که عضو کمیته انتخاب نماینده ایران برای اسکار نیز بوده‌اند، معتقدند تحریم اسکار راهکار مناسبی نیست.نکته ای که پیش تر مسوولان فارابی نیز به آن اشاره کرده و ساخت فیلم موهن را بی ارتباط به هالیوود و گردانندگان اسکار دانسته بودند.


علی معلم: آقای سجادپور خودش یک تنه سینما را اداره می کند!
به نوشته بانی فیلم؛ علی معلم از اعضای هیأت انتخاب فیلم برای اسکار در خصوص اینکه چه لزومی دیده شد تا هیأتی برای انتخاب فیلم به اسکار تشکیل شود، وقتی قرار بود این مراسم توسط ایران تحریم شود گفت: به نظر من این سوال را باید از مسئولین بپرسید، اما به عقیده من درست این بود که مسئولین محترم به پیشنهاد هیأت انتخاب احترام می گذاشتند... این توجه به آراءکارشناسی شده جلوه قشنگ تری می داشت.

معلم توضیح داد: یا مسئولین محترم به مقوله کارشناسی معتقدند و یا به آن اعتقادی ندارند. اما اگر مسئولین به مقوله کارشناسی اعتقاد دارند به نظر می رسید دستگاه رسمی باید به این آراء که توسط کارشناسان انجام گرفته توجه می کرد. اما آن طور که به نظر می رسد آقای سجادپور شخصاً خودشان به جای کل سینما تصمیم می گیرند. اگر اینگونه است که خودشان همچون دو سال پیش که بر انتخاب فیلم تصمیم گرفتند، امسال هم از همان ابتدا تصمیم می گرفتند.

وی با بیان اینکه واقعاً نمی دانم پس چرا هیأت انتخاب برای معرفی فیلم به اسکار تشکیل شد گفت: شاید تصمیم وزارتی بود که یکچنین جمعی دور هم بنشینیم وفیلم را انتخاب کنیم، اما واقعاً بگویم یکچنین سیاست ورزی را مبنی بر تحریم اینجانب غلط می دانم .

آنچه که ما از برنامه های ریاست جمهوری می بینیم ایشان بر مشارکت فعال اصرار دارند و به این مهم اهمیت می دهند . اما این عدم مشارکت و تحریم با سیاست و برنامه ریزی ایشان نمی خواند وکارکردی هم ندارد.وی در بخش دیگری از صحبت خود با بیان اینکه اگر مسئولین اهمیتی برای نظر کارشناسی هیأت انتخاب قائل می بودند باید به نظرات و آرا توجه می کردند گفت:اینگونه عمل کردن ها و تصمیم گیری ها مبنی بر تحریم نشان می دهدکه یا اعتقادی به مباحث کارشناسی شده ندارند یا اعتقاد دارند و به این اعتقاد عمل نمی کنند.

معلم به صحبت هایش افزود: نامه منتشر شده از آقای شمقدری روز دوشنبه یک پیشنهاد را مطرح می کرد و این نامه دستوری نبود. به فاصله چند ساعت از طرح این پیشنهاد، آقای سجادپور در حالیکه معاون آقای شمقدری هستند بالاتر از رئیس تصمیم می گیرند و دستور می دهند و در نهایت می بینیم که آقای وزیر هم در مراسم افتتاحیه ضمن تشکر از رأی هیأت انتخاب می کند.
وی افزود: به عنوان یک عضو از اهالی سینما می گویم که یک چنین عدم تجانس و نبود هماهنگی در میان مدیران اصلاً صحیح نیست. چراکه اعتقاد دارم به طور کل چیزی به عنوان تحریم در حوزه فرهنگ وجود ندارد و در این حوزه یکچنین رفتاری روش مناسبی نیست. من اصلاً نمی دانم دوستان راجع به چه فیلمی حرف می زنند، اصلاً این فیلم دیده نشده بلکه تنها نسخه 20 دقیقه ای آن از طریق یتویوب منتشر شده.
او گفت: به عقیده من آن قدر این فیلمساز و ساخته او کوچک و حقیرتر از آن است که ما بخواهیم این اقدام آنها را بزرگ جلوه دهیم بهتربود مسئولین محترم وزارت ارشاد دستگاه جامعه سینما‌گران آمریکا را محکوم کرده و از آنها می‌خواستم که توضیح بدهند و پاسخگو باشند ضمن اینکه فیلم ایران را هم به اسکار معرفی می کردند. به واقع می گویم که باید در حوزه فرهنگ، یکچنین حرکت های سخیف و پستی را با فرهنگ پاسخگو می شدیم.

وی ادامه داد: من احساس می‌کنم وضعیت فرهنگ کشورمان نیاز به تجدیدنظر دارد . در حال حاضر تنها اسکار مسئله نیست، این همه مسائل و مشکلات سینما، نبردهای پشت صحنه و معضلات اکران به نظر من کم مشکل نیست. باید در کشورمان به آراء یکدیگر احترام بگذاریم به پروانه نمایش، پروانه ساخت و به طور کل به قانون احترام قائل شویم. باید هر تصمیمی که در مدیریت فرهنگی کشورگرفته می شود ضمانت اجرا داشته باشد. این حالت آشفتگی در سینما، این نامه های سرگشاده و بیانیه ها معلوم است که ما تکلیفمان با حوزه سینما و فرهنگ روشن نیست. من می دانم که وزیر و معاون ایشان دغدغه فرهنگ کشور را دارند اما می بایست با سعه صدر بیشتر با موضوعات برخورد کنند.

علی معلم در خصوص اینکه تحریم اسکار را آیا می توانیم یک تسویه حساب یا لجبازی از سوی مسئولان وزارت ارشاد در قبال انتخاب فیلمی از حوزه هنری بدانیم گفت: بعید می دانم چرا که معتقدم لجبازی و تسویه حساب یک کار کودکانه است . من احساس می کنم مسؤولان بیشتر اسیر فضا و جو عمومی شدند در حالیکه نباید این چنین عمل می کردند . از طرف دیگر می بینم آقای شورجه حضور در اسکار را حرام می دانند.

او گفت: من واقعاً نمی دانستم در حوزه سینما هم مجتهد داریم چرا که اگر آقای شورجه زودتر نظرشان را اعلام می کردند ما به اجتهاد ایشان عمل می کردیم.

تهیه کننده فیلم آل در پایان گفت: در هر صورت به دوستان در وزارت ارشاد می گویم که بستر تبلیغاتی مناسبی برای فیلمساز مربوطه فراهم کردند. اما به نظر من او و فیلمش کوچکتر حقیرتر و پست تراز آن بود که ما یک چنین واکنشی در این ابعاد گسترده نشان دهیم. رابطه پیامبر اکرم (ص) با این فیلم سخیف نمونه این مصرع شعر است که مه فشاند نور و سگ عوعو کند... نباید در مقابل یکچنین حرکت بی ارزش و سخیف یک کشور و فرهنگش تسلیم شده و تصمیم به این عصبانیت بگیرد البته در حوزه سیاست باید ری‌اکشن نشان داده می شد اما در حوزه فرهنگ باید از طریق سینما مقابلشان می ایستادیم و از طریق فرهنگ پاسخگو می بودیم.

معلم افزود: اما لازم می دانم بگویم که اگر آقای شورجه زودتر از اینها اعلام می کردندکه مرجع تقلید در سینما هستند ما قطعاً به صحبت های ایشان عمل می کردیم. (شورجه شرکت در اسکار را حرام اعلام کرده است!)


علی شاه حاتمی: نمی‌دانم چرا پشت کارهای ما فکر نیست
علی شاه حاتمی یکی دیگر از اعضاء هیأت انتخاب معرفی فیلم به اسکار گفت: تشکیل جلسة توسط اعضاء هیأت انتخاب برای معرفی فیلم به اسکار به درخواست وزارت ارشاد صورت گرفته وطبیعتاً یک چنین تشکیل جلسه ای باید طبق در‌خواست وزارت ارشاد صورت می گرفت. ماو همة دوستان هم به درخواست مسؤولان احترام گذاشتیم و هم به خاطر سینماوهم به خاطر اینکه نماینده‌ای در اسکار داشته باشیم در جلسات حاضر شدیم.

شاه حاتمی به «بانی فیلم» گفت: متأسفانه یکی از مشکلات کشورمان این است که قبل از اینکه فکری در خصوص موضوعی کنیم و به قطعیتی برسیم تصمیم گیری نهایی را انجام می دهیم. دوستان در وزارت ارشاد دو یا سه روز قبل‌ترآیا نمی‌توانستند نظرشان را در خصوص تحریم اعلام کنند؟

اوافزود: اینکه جلسه توسط هنرمندان تشکیل می‌شود و نماینده هم انتخاب می‌شود،بعد دوباره بعد از جلسات مسؤولان تحریم می‌کنند این اصلاً شایسته و زیبنده رفتار مسؤولان نیست. او گفت تعجبم از این است که این اتفاق چرا چند روز پیش از تشکیل جلسات ما نیفتاد. اصلاً بحث احترام به رأی من و دیگر دوستان در حال حاضر موضوع بحث من نیست. موضوع من این است که چرا فکر،پشت کارها و دستورات ما نیست. این در حالیست که هر حرکت انقلابی و هر کاری باید فکر شده صورت بگیرد.

وی در خصوص لجبازی و تسویه حساب مدیران ارشاد و حوزه هنری گفت: بحث لجبازی و تسویه حساب کاملاً بحث غلطی است. وقتی ارشاد درخواست تشکیل جلسه و انتخاب فیلم می دهد پس دیگر تسویه حساب معنی ندارد. من وارد نفس تحریم نمی شوم . من از این رفتار مسؤولان گلایه مندم.چرا که معتقدم در ایران این مسئله بازخورد خوبی ندارد. اما امیدوارم آقای اسفندیاری این فیلم را به آکادمی اسکار معرفی نکرده باشد چرا که اگر اعلام شده باشد وضعیت به مراتب بدتری خواهیم دید.


فرشته طائرپور: پاسخ یک جرم سینمایی را باید با زبان سینمایی داد

فرشته طائرپور تاکید کرد که «ایران تنها کشوری است که قادر است پاسخ یک جرم سینمایی را با زبان سینمایی بدهد.» این تهیه‌کننده سینمای ایران در نوشتاری درباره‌ی تحریم اسکار آورده است: «در میان تمام کشورهای مسلمان و معترض به فیلم موهن و بی‌ارزش یک نادان مصری،ایران تنها کشوری است که قادر است پاسخ یک جرم سینمایی را با زبان سینمایی بدهد.

شعارهای مرگبار دادن، آتش زدن، کشتن آدم‌های با ربط و بی‌ربط و قهر کردن‌های خودآزار، کاریست که ملت‌ها و دولت‌های دیگر می‌توانند به آن اکتفا کنند، اما ایران با توجه به صنعت فعال سینمایی‌اش، دارای گنجینه‌ای از فیلم‌های انسانی و مبتنی بر مکارم اخلاقی اسلامی است که تماشای آنها از سوی ملت‌های دیگر می‌تواند چهره‌ای واقعی و مهربان از اسلام و مسلمان به دنیا عرضه کند.

آیا واقعا تماشای فیلم لطیفی چون «یک حبه قند» چهره بهتری از مسلمانان به ملت‌های دیگر ارائه می‌کند، یا تماشای صحنه‌های خونین و خشمگین اعتراضات مردمی که جواب یک فیلم مزخرف 14 دقیقه‌ای را دارند با دشنه و دشنام می‌دهند؟... آیا کنار کشیدن و خود-حذفی بدون انعکاس سینمای ایران از یک عرصه رقابت جهانی مانند اسکار، که هیچ ربطی به آن فیلم و سازنده‌اش ندارد، گام موثرتری است یا حضور متمدنانه و مجهز به یک پاسخ سینمایی، با فیلمی که اینهمه رنگ و بوی مهر مسلمانی دارد؟...

در تمام هشت سال دفاع مقدس، همه دشمنان ایران با انواع سلاح‌های فیزیکی و شیمیایی به میدان آمدند و ما جز شرف و عزت و عرفان و حرف حق چیزی به میدان نبردیم و همین شد که ایران با آبرویی ماندگار از آن تجربه بیرون آمد. بهتر است در این نبرد تازه هم ایران که صاحب سینمایی سربلند و جهانی است، با زبان سینما به اعتراض برخیزد. فقط به این فکر کنیم که سینمای ایران با راه یافتن به اسکار، می‌تواند جهانی‌ترین تریبون را برای اعتراض به همین فیلم موهن در اختیار داشته باشد...واقعا کدام روش به تدبیر نزدیکتر است؟ اینکه قهر کنیم و کنج خانه‌مان بنشینیم و کسی هم خبر نشود، یا اینکه به یک میدان سینمایی برویم و حرفمان را چنان بزنیم تا همه دنیا بشنود؟...البته متاسفانه سیاستگذاران فرهنگی ثابت کرده‌اند که پای این‌گونه تصمیم‌هایشان محکم‌تر می‌ایستند و تصحیح تصمیم‌های اعلام شده را کسر شان خود می‌دانند.

...و سئوال آخر اینکه چرا چنین تصمیمی پیش از طی مراحل کارشناسی برای انتخاب گرفته نشد؟...شاید منتظر بودند که فیلم دیگری انتخاب شود!...شخصا رفتن همان فیلم را هم –هر چه که هست- از تحریم اسکار بهتر می‌دانم.»


به‌جای تحریم، درباره پیامبر اکرم (ص) فیلم‌های خوب بسازیم
محمدعلی‌ باشه‌آهنگر درباره تصمیم وزارت ارشاد برای تحریم اسکار گفت: فکر می‌کنم این تصمیم یک تصمیم احساسی است و به نظرم ما نباید برای اثری که هیچ ارزش هنری ندارد، چنین هزینه‌ای را پرداخت کنیم.
کارگردان فیلم سینمایی «ملکه» در پاسخ به سوالی درباره اعلام تحریم مراسم اسکار توسط سینمای ایران از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: آن تصاویر که از آن به عنوان فیلم تعبیر شد، نه ساختار درستی دارد نه تکنیک خاصی دارد و نه برجستگی مهمی دارد. آن 13 دقیقه‌ای از فیلم که روی اینترنت گذاشته شد نشان می‌دهد که آن تصاویر اصلا قابل بحث نیست.

وی ادامه داد: این فیلم تنها در طول 3 تا 8 روز فیلمبرداری، ساخته شده است و تمام بازیگرانش از موضوع آن اعلام برائت کرده و گفته‌اند که فریب خورده‌اند. به همین دلیل معتقدم ما نباید خودمان را در این موج غرق کنیم، بلکه باید فیلم های خوبی درباره نشان دادن چهره پیامبر اکرم (ص) بسازیم.

این سینماگر افزود: ما پیامبری داریم که به پیامبر مهر و مهربانی معروف است. پیامبر عظیم‌الشانی که وقتی بر سر او خاکستر می‌ریختند، هیچ نمی‌گفت و وقتی دید چند روزی فرد اهانت‌گر این کار را انجام نمی‌دهد به دیدار او رفت. پیامبر (ص) می‌خواست با اینگونه اقداماتش چنین افرادی را به راه راست هدایت کند.

باشه‌آهنگر با تاکید مجدد بر درست نبودن تصمیم تحریم اسکار بیان کرد: ما باید ساخت فیلم‌هایی درباره حضرت محمد (ص) بتوانیم نهضت تعامل و معرفی فرهنگ اسلام (و نه نهضت تقابل) را به راه بیندازیم.

وی بار دیگر فیلم جسارت‌آمیز به ساحت پیامبر اکرم (ص) را بسیار ضعیف و بی‌اهمیت توصیف کرد و گفت: چرا باید آن فیلم را بیش از حد بزرگ کرده و باعث شویم همه دنیا آن را ببینند؟! ما باید دشمن‌مان هم قد و قواره خودمان باشد، نه اینکه بخواهیم برای یک فیلم بی‌اهمیت چنین کاری کنیم.

محمدعلی‌ باشه‌هنگر که فیلم اخیرش «ملکه» ازسوی بسیاری از منتقدان و رسانه‌ها گزینه‌ی نخست معرفی به آکادمی اسکار محسوب می‌شد، در پایان این گفت‌وگو با ابراز اینکه این تصمیم هر چه زودتر عوض شود، گفت: امیدوارم وزارت ارشاد و بنیاد سینمایی فارابی شرایط حضور و ارائه خوب و مناسب «یه حبه قند» در مراسم اسکار را فراهم کنند. آقای میرکریمی از فیلمسازان صاحب سبک ماست و امیدوارم خیر «یه حبه قند» هم مانند «جدایی نادر از سیمین» به سینمای ما بازگردد.

رضا میرکریمی: توافقی در مورد تحریم اسکار با من نشده بود

این مطلب به نقل از این وبلاگ منتشر میشود
در پی انتشار اظهارات محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران مبنی بر تحریم اسکار در اعتراض به تولید فیلم ضد اسلامی در آمریکا، رضا میرکریمی، کارگردان فیلم "یه حبه قند" گفته است: "وزارت ارشاد در این مورد توافقی با او نکرده بود."
روز گذشته (دوشنبه ۳ مهر) اعلام شد که فیلم "یه حبه قند"، به عنوان فیلم منتخب ایران به اسکار سال ۲۰۱۳ معرفی شده است.
آقای میرکریمی ضمن رد هر گونه توافق با وزارت ارشاد در مورد عدم شرکت در مراسم اسکار امسال گفته است: "به عنوان نویسنده، کارگردان، و تهیه کننده فیلم از همه چیز بی خبرم و برای خودشان بردیدند و دوختند."
به گفته آقای میرکریمی، مسئولین حوزه هنری هم از هر گونه توافقی در این مورد بی اطلاعند.
کارگردان فیلم "یه حبه قند" همچنین گفت: "عملکرد آقایان و سیاست هایشان اجازه نمی دهد باور کنیم این تصمیم خالی از هر گونه کینه و تظاهر است."

۱۳۹۱ مهر ۷, جمعه

آقای خامنه ای معذرت میخواهم، علوم انسانی را سالها قبل از شما پدر و مادر و عمویم تضعیف کرده بودند (تو ریشه را بخشکان ساقه را جاذبه می اندازد)

         "پسر گلم دختر نازنینم برایت کلاس تقویتی و معلم خصوصی جور میکنم ولی اگر در نهایت نتوانستی دکتر یا مهندس یا خلبان بشوی لا اقل برو دانشگاه که یک لیسانس تاریخ یا جامعه شناسی یا علوم سیاسی بگیری، جهنم و ضرر". این مضمون خیلی از توصیه های تحصیلی والدین ماها بوده و متاسفانه هنوز هست. علوم انسانی را رشته خنگ ها میدانند. علوم انسانی را رشته کسانی میدانند که توان یادگیری ریاضیات و شیمی را نداشته باشد، فرزندی که رشته های خوب را نکشد میگذارند رشته ای در زمینه علوم انسانی. نمیخواهیم منکر وجود خانواده هایی  بشویم که با وجود بیست و هجده بودن نمرات ریاضیات و فیزیک و زیست شناسی، دختر یا پسرشان را تشویق میکنند که در رشته تاریخ یا اقتصاد یا حقوق درس بخواند، ولی اکثریت را با کدام گروه میدانید؟ متاسفانه مجبورید با این واقعیت موافق باشید و راهی برای انکارش ندارید.  به جای افسوس خوردن حالا که نمی توانیم گذشته را برگردانیم و پدرها و مادرهایمان را تغییر اساسی بدهیم گوشی را برداریم و به دختر عمو یا پسر دایی یا همسایه و فامیل کنکوری یا سوم راهنماییمان زنگ بزنیم و کمی از ارزش و اهمیت رشته های علوم انسانی برایشان توضیح بدهیم، انسان های بزرگ را بهشان معرفی بکنیم که با یادگیری عمیق علوم انسانی چه انسانهایی شده اند و چه انسانیتی در تاریخ ثبت کرده اند. به نوجوانان دور و برمان بگوییم که یک پزشک جراح مغز در طول دوره طبابتش حد اکثر سه هزار مغز را جراحی میکند ولی یک تاریخدان خوب فسیل مغزی تعداد زیادی انسان را زنده میکند و سلولهای سیاه را خاکستری میکند و دایره تاثیرش تا مرز سه میلیارد نفر هم میتواند پیش برود، چرا که نه؟ به نوجوانان فامیلمان بفهمانیم که یک مهندس عمران خوب در طول دوران مهندسی اش سیصد پل را طراحی و مدیریت میکند ولی یک جامعه شناس خوب می تواند هزاران پل را در زندگی اجتماعی ما خراب کند و به جایشان پلهای مفید تر و مستحکم تر و قابل اعتماد تری بسازد. همه گناه کم توجهی به علوم انسانی را نباید گردن آخوند ابلهی مثل خامنه ای بیندازیم که بارها نوشته ایم "گاو پیشش دانشمند است". تقصیر اصلی از نگاه خانواده های ما به علوم انسانی است که رشته های علوم انسانی را رشته هایی پیش پا افتاده و غیر مهم میدانند. اگر مدیر یک سازمان یا شرکت هستید و افتخار خواندن این سطور را به ما داده اید، نگاهی به فیش حقوقی مدیر نیروی انسانی یا مدیر مالی شرکتتان بیندازید و آن را با مدیران واحدهای مهندسی و تعمیرات مقایسه کنید و به تدریج شکافها را بشکافید تا ارزش علوم انسانی را به تدریج در جامعه مان بالا ببریم چرا که مهندسان نخبه زیادی همین الان در زندان هستند چون جامعه شناسان و مورخان این سرزمین در کارشان زیاد نخبه نبوده اند! اگر این کار را نکنیم و برای نوجوانان فامیل فکری نکنیم دهها سال دیگر هم باید در مورد کشورمان چنین لینکی منتشر شود:
http://www.saybrook.edu/forum/univ/totalitarian-regimes-enemy-number-1-human-science
وقتی این صفحه را باز می کنید به جمله بالای صفحه دقت کنید، تفکر انسانی از کتابخانه تا خیابان.


گروه میکروبهای بی بصیرت
سبزهای فعال خیابانی داخل ایران
هفتم مهر نود و یک

آخوند را از گوش تا گوشش زدن باید همی.. ور نه ما را تا ابد بیچارگی شاید همی

این بیت شعر را همینجوری واسه تیتر نوشتیم. ولی علت نوشتن این پست اینه که من و دوستانم در خصوص ایرادهایی که از عزیزان کتک زننده مهمانپرست در نیویورک گرفته شده و بهشون برچسب خشونت طلب و وحشی زده شده ، یه کامنت تهیه کردیم و چند جا کپی کردیم با استقبال زیادی مواجه شده. تصمیم گرفتیم که به صورت یک پست بذاریم که دیگه تثبیت بشه توی وبلاگمون. کامنت اینه

ببین عزیزان من همونطور که بعضیاتون میدونید ما یه گروهیم و در داخل ایران فعالیت خیابانی میکنیم. به روح بلند ندای عزیز قسم وقتی با مردم توی خیابونا صحبت میکنیم ای متنفرن از اون تظاهرات سکوت و سوسول بازی. ای حرص میخورن که چرا یه سیاستمدار شجاع نبود بگه میدون آزادی و بقیه میدونها را تخلیه نکنید. کتک کاری مهمانپرست اینقدر زیبا و عالی بود که همه روحیه گرفتیم. باور کنید بدجور وسوسه شدیم یه آخوند پر رو را توی همین روزها کتک مفصل بزنیم و فیلمشو بذاریم یوتیوب. زنده باد. ما از همینجا میبوسیم دست همه ایران دوستانی که کتک جانانه زدند بر سر و صورت این بیشرف. دیگه نباید بترسیم و نباید سوسول بازی دربیاریم. باید مرد و شیر مردانه و شیر زنانه بجنگیم و بساط ملا و ملا گراها را جمع کنیم بره پی کارش. مملکتمون کلی خرابی داره که باید به زودی شروع کنیم ساختنش. به افتخار همه کسانی که کتک زدند و به افتخار همه کسانی که فیلم گرفتند و به افتخار پلیس آمریکا که خیلی مزاحمت ایجاد نکرد برای بچه ها

فدای شما
میکروبهای بی بصیرت
سبزهای فعال خیابانی داخل ایران

۱۳۹۱ مهر ۶, پنجشنبه

چند تا از سخنرانیهای "رشت بری" امام جمعه موهن به گوگل

با توجه به نبوغ این روحانی موهن به گوگل در این پس تمام لینکهای مربوط به سخنرانی های این عالم وارفته گردآوری خواهد شد

رشت بری امام جمعه خلخال از مردم خواست زیر فشارها تسلیم غرب نشوند و از زمان جنگ الگو بگیرند


http://www.ghatreh.com/news/nn11134757


رشت بری خواستار جلوگیری از گرانی شد
http://hajazimgorbani.blogfa.com/post/8


 رشت بری خواستار تحریم گوگل در خلخال شد



۱۳۹۱ مهر ۵, چهارشنبه

آهای یارو خامنه ای به کوری چشمت پس از آزادی اسکار ها برپا میکنیم با حضور ستارگان زیبای ایران و جهان در تهران و اصفهان و شیراز

        آهای قاتل، آهای دیکتاتور کثیفی که خیلی سخت ولی بالاخره به پایان سلام خواهی کرد، و سیل اشک شوق ایرانیان و جهانیان دریاها را متلاطم خواهد کرد، آهای دیوانه، آهای ملا، حالا اسکار را ممنوع میکنی؟ میدانی چرا؟ چون شادی ایرانیان تیری است بر قلب کثیفت اگر بتوان اسمش را قلب گذاشت، چون سربلندی ایرانیان آزارت میدهد، چون چشم نداشتی ببینی بیش از بیست میلیون ایرانی مراسم اسکار را مستقیم تماشا کردند تا اصغر فرهادی در کنار آنجلینا جولی به روی صحنه برود و جایزه ارزشمندی را به مردم ایران تقدیم کند، میشناسیشان؟ مردم را می گویم، همانها که از نظر تو باید خفه خون بگیرند و شلاق بخورند و زندان شوند و جیکشان در نیاید. همانها که از زیاد بودنشان در شهری مثل تهران خواب راحت نداری، همان ها که هر چیزی را میخواهند جز تو و حکومت فاسدت، همانها که به زودی توی الدنگ را به گه خوری می اندازند و مثل قذافی نفله ات می کنند. آری تو وجود و جنم این را نداری که این مردم را شاد ببینی، موفق ببینی، با اشک شوق ببینی، زیبا ببینی، با زیبارویان ببینی. آری چون خوار و ذلیلی، چون کابوس سرنگونی و آوارگی خاندانت بیماریهایت را فزون کرده است، چون بدبختی، و همه ما را بدبخت میخواهی. ولی همانطور که خیلی خوب فهمیدی این ملت بلند شده و با دستگیری چهره های سیاسی هم ساکت نمی شود، فراموش نمی کند و در خیمه شب بازیهایت شرکت نمیکند و به کوری چشمان زشت تو به زودی در ایرانی آزاد و زیبا و شاد مراسم ها خواهیم داشت، کنسرت ها برپا خواهیم کرد، جشنواره ها به راه خواهیم انداخت، مراسم هایی باشکوه و پر ابهت در حد اسکار و در آن روز نمیدانم تو کجایی و طرفداران امروزت کجا خواهند بود سید جانی و فانی.

میکروبهای بی بصیرت
ششم مهر نود و یک

یک جوشکار که میرود خارج همان خودش هست ولی یک روزنامه نگار یا نویسنده یا فعال سیاسی باید از صفر شروع کند

سلام هموطن سبز و غیر سبز

       وحشتناک است و دردآور که وبلاگهایمان پر است از توهین و افترا به فلان روزنامه نگار، فلان فعال سیاسی، فلان شاعر، فلان نویسنده، فلان کاریکاتوریست، ... و خیلی راحت به آنها انگ میزنیم و وابسته و مزدور میخوانیمشان. این هموطنان عزیز مایه افتخار ما هستند و هر کدامشان نقشی موثر در پیشبرد مبارزات داشته و دارند و زندگی بسیار سختی داشته اند یا دارند. وقتی شما یک پزشک، یک مهندس برق، یک جوشکار، یک غواص یا یک ورزشکار باشید و از کشورتان به یک کشور خارجی مهاجرت کنید کماکان یک پزشک، یک مهندس برق، یک جوشکار، یک غواص یا یک ورزشکار هستید و با یه کم بالا پایین همان موقعیت اجتماعی و همان قدرت خرید و همان توان مانور مالی را دارید فقط جغرافیایتان عوض شده و حتی شاید وضعتان بسیار بهتر از کشور خودتان هم بشود. ولی وقتی شما یک روزنامه نگار، فعال سیاسی، شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست یا طنز نویس باشید و به دلخواه یا به ناچار از کشورتان به یک کشور دیگر مهاجرت کنید (که اکثر قریب به اتفاق این مهاجرت ها به ناچار و یا حتی بصورت قاچاقی انجام میشود)، وقتی به کشور مقصد رسیدید هیچ سنخیتی با فرد سابق ندارید، مثلا یک روزنامه نگار ایرانی شاغل در هفته نامه ارغنون شیراز وقتی برسد ایتالیا چه مانوری میتواند بدهد؟ چه بازار کاری دارد؟ برای مارکت ایتالیا چه جذابیتی دارد؟ هیچ. این گونه افراد به شدت مشکل مالی خواهند داشت، به شدت از موقعیت اجتماعی سابقشان فاصله میگیرند، به شدت ضربه روحی میخورند، به شدت تحقیر میشوند، به شدت ضعیف میشوند و با اداره و نبوغ خود از صفر شروع میکنند و دوباره قد میکشند و شکوفه می دهند و میشوند آن شخصی که ما دوباره صدایش را میشنویم، دوباره طنزهایش را میخوانیم، دوباره مقاله هایش را ورق میزنیم، دوباره شعرش را زمزمه میکنیم، دوباره بیانیه هایش را منتشر میکنیم و تحلیل میکنیم. این عزیزان نه تنها لایق انگ خوردن و آزار نیستند بلکه بسیار هم لایق تحسین و تقدیس و تکریم هستند و باید احترامشان رعایت شود، حتی اگر هم عقیده ما نباشند، حتی اگر اشتباه بنویسند، حتی اگر وارونه بسرایند.

        اگر موافق این نوشته ما نیستید که بیخود کردید تا آخرش را خواندید (شوخی) ولی اگر تا حدودی موافق هستید، تکانی به خودتان بدهید و به جای تحسین و تایید با حرف و کامنت، یک کار عملی کوچک انجام بدهید. کامنتهای خودتان در فیسبوک، تویتر، وبلاگ و یا بالانرین را یک نگاهی بیندازید و به یک نفر که در کتامنتتان در مطلبتان تحقیرش کردید ایمیل بزنید و معذرتخواهی کنید و یا دستکم با یک پست زیبا و یا یک کامنت انرژی بخش اشتباه دیروزتان را برای خودتان و برای آن فرد و مهم تر برای جامعه و برای ایران عزیز جبران کنید.

ارادتمند شما
میکروبهای بی بصیرت
پنجم مهر نود و یک

به گوشها و چشمهایمان اعتماد کنیم نه به جر زنی مذبوحانه بی بی سی و ج اسلامی و این کاربر محترم


۱۳۹۱ مهر ۴, سه‌شنبه

پوستر شماره شش میکروبهای بی بصیرت، دعوت به تظاهرات سراسری همزمان جلوی همه استانداری ها، کلیپهای تبلیغ خیابانی در وبلاگ

زمان تظاهرات هنوز مشخص نیست ولی به تدریج و با همفکری با هموطنان در خیابانهای شهرهای مختلف (ایستگاههای اتوبوس، پارک ها، مراکز خرید و ...) و قطعی خواهد شد. حد اقل یک ماه قبل از تظاهرات تصمیم گیری توسط شبکه سبزهای فعال داخل ایران انجام خواهد شد. یک ماه به دلیل این است که فرصت کافی برای تبلیغ خیابانی فراهم باشد. عمده تبلیغ این گروه در خارج از اینترنت هست، کلیپهایی از نحوه فعالیت گروه در وبلاگ موجود هست

در صورت لود نشدن پوستر از لینک زیر استفاده کنید
http://img148.imagevenue.com/img.php?image=610253425_pstr_122_112lo.JPG

سرگرمی میکروبی: صحنه بوسیدن آبدار مجری متاهل تلویزیون توسط بازیگر هالیوود

واحد سرگرمیهای گروه میکروبهای بی بصیرت شما را به دیدن صحنه بوسیدن آبدار مجری تلویزیون توسط بازیگر هالیوود خانک کریستی الی دعوت میکند. مجری بیچاره متاهل است و این صحنه ممکن است باعث دردسرهایی برایش شود که امیدواریم نشود. اینجاست که شاعر میگه
MBA = Married But Available

لینک دیدئو

اگر احمدی نژاد چه کار کند طرفدارش میشویم؟

خیلی هامون میگیم حتی اگه جمیله را بیاورد توی صدا و سیما بندری برقصد هم طرفدارش نمی شویم خوب ما هم موافقیم حتی معتقدیم دردش بخورد توی سر امثال ممد خاتمی و مهاجرانی ولی آیا حیف نیست که از همچین اعجوبه ای نهایت استفاده را نبریم و لا اقل از دعواهای داخلی حکومت آسد علی لذت نبریم؟ پس شما هم با ما همداستان شوید و مرتب لینکهایی بفرستید که در آن از احمدی نژاد بخواهیم اگر فلان حرف را بزنی یا فلان کار را بکنی ما طرفدارت خواهیم شد. قطعا در این جنگ قدرتی که برای انتصابات ریاست جمهوری به راه افتاده این درخواست ها مهم خواهد بود و تاثیر خودش را خواهد داشت. پاسخ تعدادی از هموطنان به این پرسش را بخوانیم:

- اگر به خمینی و خامنه ای تیکه آبدار بپراند مثلا بگوید خمینی ایران را ویران کرد
- اگر جنتی و احمد خاتمی را به طور درست و حسابی ضایع کند و بگوید گه خوردید حضرات آیات که از من حمایت کردید
- اگر به عنوان رئیس دولت ایران بزرگ جوگیر شود و جشنهای دو هزار و پانصد ساله را احیا کند و در تخت جمشید کنسرت ابی و گوگوش برگزار کند (قبول کنید میتونه)
- اگر به اتفاق خانواده اش به خیابان بیاید و کشف حجاب کند (از احمدی نژاد اصلا بعید نیست)
....

خامنه ای سیکیم آغ زین کره خر منیوچ، شیرم تو دهنت سیرابی (سخنان بعدی ا ن)

کارشناسان ورزیده ما با استفاده از تکنیک های پیش بینی آینده حدس میزنند احمدی نژاد در آینده نزدیک بگوید:

در پاسخ به سردار جعفری در خصوص بودجه نظامی:   سردار بیا سرشو بگیر
در پاسخ به لاریجانی در خصوص احضار به مجلس:     بخواب بابا پدرسگ جاکش
در پاسخ به باهنر: درتو ببند ک... کش
در پاسخ به خامنه ای در خصوص مشکلات اقتصادی: تو دیگه چی میگی سیرابی؟ سیکیم آغ زین کره خر منیوچ، شیرم تو دهنت
در پاسخ به ممد خاتمی در خصوص احترام به دستاوردهای دولتهای قبلی: برو بذار باد بیاد داش ممد. بذار یکی حرف بزنه که به اندازه نصف من جرات داشته باشه
در پاسخ به پورمحمدی در خصوص احضار مجدد رحیمی:   خفه میشی یا بیام همین میکروفونو

۱۳۹۱ مهر ۱, شنبه

حالا که متحد نمیشویم لا اقل با ساخت سریال و فیلم با محوریت کسانی مثل بهروز وثوقی و داریوش همگرایی ملی را تقویت کنیم

مخاطب این پست ایرانیان عزیزی است که خارج از ایران هستند. ما در داخل ایران تلاشهای نسبتا خوبی انجام میدهیم و حد اقل نمیگذاریم اطلاع رسانی قطع شود، ولی همیشه از هموطنانمان که در خارج از ایران هستند به ویژه از چهره های شاخص سیاسی گله مندیم، چون معتقدیم این چهره های سیاسی بخشی از خوش شانسی خامنه ای هستند و با تخریب یکدیگر به تضعیف محالفان کمک میکنند و زمینه های اتحاد را از بین میبرند، و این دقیقا همان خواست خامنه ای آشغال هست. ولی حالا که نمی توانید یک اپوزسیون متحد و منسجم ایجاد کنید نباید بپذیریم که دنیا به آخر رسیده. یلکه باید بتوانید اقداماتی در جهت تقویت همگرایی ملی انجام بدهید چرا که نقشه کشورهای قدرتمند غربی تجزیه ایران هست تا خیالشان از بابت این گربه غول پیکر برای همیشه راحت شود. مثلا میتوانید با محوریت یک چهره شناخته شده و قوی مثل بهروز وثوقی و یا هنرمندان بزرگ دیگری مثل داریوش یک سری فیلم و سریال بسازید. در حال حاضر شبکه های فارسی زیان متعددی مثل فارسی وان و پی ام سی فمیلی و جم تی وی و تی وی پرشیا وان و من و تو و غیره کلی هزینه میکنند و فیلمهای ترکی و مکزیکی و غیره میخرند و دوبله میکنند و برای مخاطبان فارسی زبان خود نمایش میدهند. اگر یک تیم مثلا پنجاه نفره از هنرمندان ایرانی اعلام آمادگی کنند که حاضرند در ساخت فیلم و سریال برای این شبکه ها همکاری تجاری کنند، قطعا خواهند توانست سرمایه های این شبکه ها را به خود جذب کنند و در قالب یک توافق تجاری برای این شبکه ها برنامه های ارزشمندی تولید کنند تا برای هموطنان در داخل و خارج نمایش داده شود. در این برنامه ها میتوانید بر روی مسئله همگرایی ملی تاکید کنید و برنامه هایی تولید کنید که زیباییهای همه اقوام ایرانی و افتخارات همه استان ها را در نشان بهد و تیمهای ورزشی یا دانشجویی یا تجاری را نشان دهید که در ترکیب این تیم ها همه اقوام ایرانی حضور دارند و هیچ قومیتی مسخره نمیشود بلکه توانمندی همه اقوام مورد توجه قرار میکیرد. این که نمیتوانیم متحد شویم بسیار بد است ولی نباید تسلیم این بدی ها بشویم. باید همیشه دنبال روزنه هایی برای شروعی دوباره باشیم. ما ایرونی هستیم پس میتونیم. اکثر شماهایی که الان در خارج از ایران هستید و برای خودتان در دانشگاهتان، یا در بیزنستان یا در هنرتان اسم و رسمی دارید از صفر شروع کردید و شبانه از مرزها گریختید ولی با همت خودتان بزرگ شدید و باعث افتخار ما و همه همه هموطنان شدید. پس میتونید این پیشنهاد ما را هم جدی بگیرید و اجرایش کنید.


ارادتمند شما
گروه میکروبهای بی بصیرت
سبزهای داخل ایران
فعال در خیابانها و ایستگاههای شلوغ و پارکها

۱۳۹۱ شهریور ۲۹, چهارشنبه

کسی که شرایط وخیم امروز کشور را نبیند و برای اتحاد قدمی برندارد پتانسیل دیپلمات شدن ندارد

کشورهایی با انقلاب تجزیه نشدند و درگیر جنگ داخلی نشدند که همزمان با تضعیف حکومت اپوزسیونی قوی و منسجم تشکیل دادند. شرم آور است که در شرایط قرمز و بحرانی که ما هستیم هنوز گروههای مخالف استبداد نتوانسته اند دور یک میز بنشینند و یک نیمچه ائتلافی تشکیل بدهند و مدیریت کنند. آخه برادر من خواهر من عزیز من فردا روز که ایران درگیر جنگ شد و تکه تکه شد آنوقت تو به چه دردی میخوری؟ شعارت به چه دردی میخوره؟ سیستم پیشنهادی ت به چه دردی میخوره؟ الله اکبرت به چه دردی میخوره؟ سابقه سیاسی و دهها سال سابقه زندانی ت به چه درد میخوره؟ هیچ هیچ هیچ.

۱۳۹۱ شهریور ۲۷, دوشنبه

این کلیپ تقدیم به دو دختر شجاع سمنانی که یک آخوند را کتک کاری مفصل کردند

در این کلیپ یک دختر شجاع پاکستانی یعنی وینا ملک Veena Malik در یک برنامه زنده تلویزیونی پاسخ هایی بسیار محکم، منطقی و شجاعانه ای به آخوندی میدهد که به دلیل بد حجابی فتوای قتل این دختر زیبا را صادر کرده است. این دختر پس از صدور این فتوای وحشیانه هنوز نتوانسته به کشورش بازگردد و به ناچار در کشور هند ساکن شده است. حقوق بشر در معادلات جهانی هم که کشک. پاکستان جهنمی است که حتی از ایران هم بدتر است. بایستی به دقت به حرفهای سوزناک این دختر گوش بدهیم و پس از آزاد کردن ایران عزیزمان، از هنرمندان و فعالان سیاسی پاکستانی حمایتی جانانه کنیم تا تلاشی کرده باشیم برای کمک به نجات میلیونها انسان بیگناه به ویژه دختران معصوم از افکار طالبانی مشتی مخ پوسیده بی رحم به نام آخوند و ملا.

   لینک کلیپ در یوتیوب  

اکثر زنان ایرانی از سیاست متنفرند، خواهر گلم مگر میشود ایرانی باشی و رفتن خامنه ای برایت مهم نباشد؟

در خصوص حضور زنان در عرصه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در ایران تحلیل های متناقضی انجام میشود و هیچ کدام هم امکان اثبات ندارد، از جمله این تحلیل امروز ما. زنان ایرانی زیادی در راه آزادی و دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان روانه زندان شدند، شکنجه شدند، کشته شدند و میشوند. این روزها که ما فعالیت های خودمان را در خیابان متمرکز کرده ایم از نزدیک شاهد هستیم که زنان تمایل کمتری به بحث سیاسی دارند، و حتی بعضا فرزندان و برادران و همسران و دوست پسران خود را نیز از حضور در این عرصه باز می دارند و التماس میکنند که "به خاطر من دیگه نرو بالاترین، دیگه توی فیسبوک حرف سیاسی نزن، وبلاگتو بیخیال شو و ...". این روزها وقتی از درب جلویی کنار راننده سوار یک اتوبوس خط واحد میشویم و در فاصله دو ایستگاه مردم را به تظاهرات سراسری در جلوی استانداریها دعوت میکنیم و با عجله از درب وسط پیاده میشویم و لای جمعیت میخزیم، به ازای هر پنج مردی که ما را تحسین میکنند حد اکثر یک زن به ما میگوید "زنده باشی جوون"، "خسته نباشی هموطن سبزم"، "کاش همه مثل شما باشن" و این حرفا. حتی وقتی از مردم در خیابان ها مصاحبه میگیریم تا نظرشان را در خصوص مشکالات اقتصادی و سیاسی و امنیتی بگویند، خانم ها تمایلی ندارند که شرکت کنند. این مشاهدات باعث میشود ما از طرفداران مقالاتی باشیم که اکثریت زنان ایران را فاقد تمایل به سیاست می دانند. در اینجا میخواهیم از همه بانوان سرزمین کهنمان ایران و همچنین از مردانی که به سیاست علاقه ای ندارند و با سکوتشان زمینه سرکوب اعتراضات را فراهم میکنند چند سوال بپرسیم و همه را دعوت کنیم که با بازنگری افکارشان وارد دنیای سیاست بشوند و نقش مدنی و اجتماعی خود را ایفا کنند:
-          مگر میشود ایرانی باشی و رفتن خامنه ای برایت مهم نباشد؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و اجرای حکم شلاق شیوا نظر آهاری به دست پاسداران خامنه ای تکانت ندهد؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و خفه کردن صدای مجید توکلی برایت مهم نباشد؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و عفونت داخلی سحرخیز برایت خبری معمولی باشد؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و نحوه رسیدگی به زلزله زده ها و سیل زده ها نگرانت نکند؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و فقر روز افزون مردمانت برایت نا امنی نیاورد؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و تورم سفره ات را خالی نکند؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و رئیس بودن خامنه ای یا مصدق سرنوشتت را دگرگون نکند؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و دلت نخواد ابی و گوگوش در برج میلاد برایت ترانه بخوانند؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و قاچاق دختران نوجوان ایرانی به دبی و ترکیه باعث چندش و رنجشت نشود؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و تهدید نظامی برنامه های زندگیت را به هم نریزد؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و قتل عام کودکان سوریه توسط هموطنانت باعث شرم و خجالتت نشود؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و دلت نخواد کشوری پیشرفته مثل فرانسه و ژاپن داشته باشی؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و دلت نخواد تلویزیونهای آزاد و مردمی خستگی را از وجودت برون کنند و به وجدت آورند؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و ریشه همه این موارد را در چیزی غیر از "کثیف بودن اوضاع سیاسی" بدانی؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و با عدم دخالت در سیاست و سرنوشت خود ایران را به سوی جنگ و تجزیه برانی؟
-          مگر میشود ایرانی باشی و فکر کنی سکوت و عدم حضورت در تظاهرات به نفع خامنه ای نیست؟

۱۳۹۱ شهریور ۲۶, یکشنبه

سیاست غرب در خصوص ایران جز سه چیز نیست: کودتای 28 مرداد و ضعیف نگه داشتن ایران و اگر زورشان برسد تجزیه ایران

یکی از بدترین کارهایی که برای نجات ایران انجام میشود آویزان شدن به کشورهای غربی برای نجات ایران هست. البته تلاش معمول و دیپلماتیک و مذاکره با همه دولت ها برای تضعیف حکومت خامنه ای کثیف کاری پسندیده هست و در اینجا منظور ما تلاش های معمول و دیپلماتیک نیست، بلکه تلاشهایی که به نوعی گدایی کردن "آزادی" و "دموکراسی" از غربیها باشد مورد بحث هست. و گر نه چه کسی منکر تلاشهای صادقانه غرب برای دفاع از حقوق بشر میشود؟ در خصوص ایران نیز اقدامات مثبت بسیار زیادی انجام داده اند و می دهند و همین که فعالان سیاسی ما در غرب ساکن میشوند و امنیت دارند خودش یک دنیا ارزش دارد. ولی در خصوص هموطنانی که به اشتباه به برخی کشورهای غربی به عنوان یک فرشته نجات نگاه میکنند که بال بگشاید و بر بام ایران بنشیند و به تک تک ایرانیان دموکراسی و آزادی عطا فرماید باید عرض میکنیم که سخت در اشتباهند. کشورهای غربی قبل از هر چیزی امنیت ملی خودشان را بررسی میکنند که این کارشان بسیار هم منطقی و درست است. از نظر امنیت ملی کشورهای غربی ایران یک تهدید بزرگ و بالقوه هست و خواهد بود. بنابراین هرگز مسئله حقوق بشر و دموکراسی برای غربیها قبل از مسئله هسته ای و سایر مسائل امنیتی قرار نمیگیرد و قرار نخواهد گرفت. از نظر غربیها ایران کشور بسیار بزرگی است که لزومی ندارد اینقدر بزرگ بماند. از نظر غربیها ایران میتواند یک ابرقدرت سیاسی و اقتصادی باشد و لزومی ندارد اجازه بدهند چنین رقیب و تهدید جدیدی برایشان رخ بنماید. از نظر غربی ها بهترین حکومت برای ایران حکومتی ضعیف و گوش به فرمان است مثل اکثر کشورهای عربی. یعنی اگر همین فردا خامنه ای درهای مراکز نظامی و هسته ای را به روی غربیها بگشاید و نگرانی امنیتیشان را از بین ببرد، خامنه ای میشود ملک عبدالله شماره دو و میشود عزیز دردانه غربیها در خاورمیانه و دموکراسی و آزادی میشود کشک. اگر نتوانند این حکومت ضعیف را مجبور به تسلیم کنند و نگهش دارند به سمت تجزیه ایران خواهند رفت و همین الان که این سطور را میخوانید اقدامات عملی این کار توسط غربی ها از جمله آمریکا کلید خورده است. در گذشته هم که دیدیم درست در زمانی که به سمت اوج میرفتیم و یک قدرت جدی سیاسی و اقتصادی و دموکراسی خواهی میشدیم همین غربی ها وارد عمل شدند و سیاهترین رخداد سیاسی این مملکت یعنی کودتای بیست و هشت مرداد را رقم زدند. از نظر ما انقلاب ننگین پنجاه و هفت و جنگ ایران و عراق و کشتارهای شصت و هفت و پر پر کردن نداها و تمام خسارات ناشی از شکل گیری جمهوری اسلامی همه و همه نتیجه کودتای بیست و هشت مرداد بودند و هستند. بر ماست که چشم باز کنیم و بازیهای غرب را رمزگشایی کنیم و نگذاریم کشورمان را به سمت جنگ و تجزیه پیش ببرد.

اگر مایل به دریافت مطالب و کلیپهای وبلاگ ما از طریق ایمیل هستید

دوستان و همراهان سبز سلام و خسته نباشید. کلیپ های ما در یوتیوب منتشر میشود و هم کلیپ ها و هم سایر مطالب برای گروه ایمیلی که درست کردیم نیز ارسال میشود. دانلود کلیپ از ایمیل برای کاربران داخل ایران که هدف اصلی ما هستند آسانتر از دانلود کلیپ ها از یوتیوب هست. اگر تمایل دارید ایمیل شما به فهرست ایمیل های ما افزوده بشود و کلیپهای ما را در ایمیلتان دریافت کنید یک ایمیل خالی و بدون متن و بدون لینک به این ایمیل ما بفرستید.

green.gradual.but.irreversible@gmail.com

۱۳۹۱ شهریور ۲۵, شنبه

هر کسی فکر میکنه جنگ مزایایی هم دارد لطف کنه پول بلیطاشو از ما بگیره با خانواده بره دمشق و برگرده

      متاسفانه هر از گاهی کامنتکی چون شمشیر در چشم آدم فرو میرود.، وقتی هموطنی می نویسد این حکومت  خفقان ایجاد کرده و بدون جنگ از بین نمیرود پس باید به جنگ "آری" گفت. اولا لازمه یادآوری کنیم که جنگ آن هم با این اوضاع اقتصادی جهان بسیار پر هزینه و مشکل هست و مردم کشورهای مختلف نمی گذارند حکومت هایشان به راحتی درگیر جنگ بشوند، مگر این که جنگ را توجیه کنند. آیا به نظر شما ایجاد دموکراسی در ایران و تبدیل کردنش از یک کشور ضعیف به یکی از ده کشور قدرتمند جهان برای شهروندی در کلرادو منطقی است؟ قطعا نه. مگر این که دولت مردم را قانع کند که ما یک مشکل بزرگ امنیتی به نام ایران دارم و میخواهیم با تجزیه اش این مشکل را برای همیشه حذف کنیم و بودجه های امنیتی سالهای اینده را کاهش دهیم. حالا از این طرف ماجرا به عنوان یک ایرانی چطور حاضر بشویم که خارجی ها برای اهداف خودشان جنگی در خاک ما راه بیندازند و خانه نیمه خرابمان را کاملا ویران کنند؟ مگر میشود جنگ باشد و ما کماکان راحت به پارک برویم؟ مگر میشود جنگ باشد و ما کماکان دانشگاه و اداره برویم؟ مگر میشود جنگ باشد و از کودکانمان محافظت کنیم؟ مگر میشود جنگ باشد و خوابی نیمچه راحت داشت؟ به جای این که از خوب بودن جنگ بنویسیم میتوانیم زحمت بکسیم و به خیابان ها و به خصوص شهرستان ها برویم و با مردم صحبت کنیم و همه را برای تظاهرات سراسری در پاییز نود و یک آماده کنیم. جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم، ولی کربلا نه! برویم کاشان، برویم دهدشت، برویم بابلسر، برویم شهر کرد. آری هموطن گلم. چاره در هماهنگی عمومی و خیزش عمومی است و نه با جنگی که از دلارهای غربی ها با کلی حساب و کتاب شکل بکیرد و خانه ویرانمان را نابود کند. گر هنوز در بد بودن جنگ تردید دارید با این شماره تلفن تماس بگیرید تا ما برای شما و خانواده تان بلیط رفت و برگشت بگیریم که تشریف ببرید دمشق و حلب. ما همچین توصیه ای نمی کنیم ولی برای روشن شدن ذهن شما میخواهیم کمکی کرده باشیم 

کلیپ مصاحبه جالب ما در خیابانهای یاسوج، طرفدار سابق احمدی نژاد آماده پیوستن به تظاهرات سراسری جلوی استانداری ها

ویدیو را اینجا در یوتیوب ببینید

         ایرانیان میهن دوست سبز را دعوت میکنیم که وضعیت خطیر میهن را دریابیم و با شجاعت بیشتر به تبلیغ خیابانی رو بیاوریم و ضمن آموزش حقوق مدنی به مردم استانهای مختلف پای درد دلهایشان بنشینیم و صدها یا هزارها ویدئوی مشابه تولید کنیم بر روی سی دی به خود مردم کوچه و بازار تحویل بدهیم و همه را برای تظاهرات کوبنده در جلوی تمام استانداری ها آماده کنیم و تحریم رسانه ای هفتاد و پنج میلیون ایرانی توسط آخوند کثیف و چرکو خامنه ای را بشکنیم.
                                                                گروه میکروبهای بی بصیرت

۱۳۹۱ شهریور ۲۳, پنجشنبه

ترانه پیشنهادی جهت همخوانی در تظاهرات پاییز نود و یک مشابه تظاهرات پر انرژی سوریه

زیباترین تظاهراتی که تا حالا فیلمشو دیدیم اینه چون پر انرژی است و هر لحظه بر جرات و انرژی و انگیزه مبارزان آزادی می افزاید و روحیه نیروهای امنیتی را داغون میکنه و باعث میشه نیروهای امنیتی نتونن خودشونو جمع و جور بکنن و برای متفرق کردن مردم اقدام کنن
http://www.youtube.com/watch?v=wT4sIH-WZSw&feature=plcp


روز قدس از جمله روزهایی بود که نباید به خانه برمی گشتیم چون خیابان ها را تصرف کرده بودیم و اگر میتوانستیم از قبل هماهنگ کنیم که افرادی با وانت آب و غذا و ملحفه بفروشند میتوانستیم چندین روز در خیابان بمانیم و کار خامنه ای را تمام کنیم. فیلمو داشته باش زندگی کن
 http://www.youtube.com/watch?v=9MaSc9xZ11k

و این هم ترانه زیبای ابی با اجرایی پر انرژی که میتونیم در تظاهرات پاییز و زمستان نود و یک با هم همخونی کنیم و انرژی بگیریم. راستی چرا عشق ما به ایران از عشق به پارتنر عشقی مون بسیار ضعیف تره؟ بیایید ایرانمان را عاشقانه و رمانتیک دوست بداریم و ترانه عاشقانه برایش بخوانیم. بهتر از ترانه های سیاسی جواب می دهد چون یار دبستانی را همه حفظ نیستند ولی ترانه های ابی را همه بلدیم. ضمنا خواندن ترانه عاشقانه برای ایران به یادمان می آورد که ما همه نیبت به ایرانمان باید غیرت داشته باشیم، چه زن چه مرد. ایرانمان دارد غارت میشود و دارد به سوی جنگ و تجزیه میرود. ایا میشود مثل دو سال قبل به مساله نگاه کرد؟ ایا میشود کماکان محتاط بود؟ همراه شو؟ به خروش آی. بده دستاتو به من
http://balatarin.com/permlink/2012/9/9/3141189
http://www.youtube.com/watch?v=wp2AK-p5cqI

برای یادآوری بد نیست یک بار دیگر فیلم کودتای بیست و هشت مرداد را با هم ببینیم و به خود آییم قبل از این که این دخالت توسط غرب تکرار شود و کشورمان را تجزیه کند
http://balatarin.com/permlink/2012/9/10/3141988
http://www.youtube.com/watch?v=eiVJqFInO7I

وال فیسبوکی شماره سه برای اعضا و حامیان میکروبهای بی بصیرت


برای انرژی گرفتن و نترسیدن در طول تظاهرات پاییز و زمستان 91 چه کارهایی بکنیم (پاسخ هموطنان در خیابانهای شیراز، اصفهان، یاسوج، بوشهر)

همانطور که در فراخوان اولیه گروه میکروب های بی بصیرت خوانده اید، برای تظاهرات پاییز و زمستان 91 باید تمام تجربیات خود را به کار ببندیم که این تظاهرات و تجمع ها کار خامنه ای و دیکتاتوری را برای همیشه تمام کند و به خط پایان سلامش دهد. از جمله مطالبی که در پست های قبل به آن پرداختیم این بود که چرا بعضی وقت ها که قراب بود تظاهرات کنیم به سختی همدیگر را پیدا میکردیم و هسته های اولیه را شکل می دادیم. به این موضوع در پست های اینده نیز پرداخته خواهد شد و به ویژه پاسخ هموطنان به این سوال در حین فعالیتهای خیابانی گروه ما منعکس خواهد شد. اما آن چه در این پست میخواهیم به طور فهرست وار و تصفیه نشده و کاملا خام به اشتراک بگذاریم پاسخ های هموطنان به این پرسش هست که چرا بعضی وقت ها در راه پیمایی ها زود خشته می شدیم و ساکت می ماندیم تا نیروهای امنیتی از سکوت و خستگی ما سوء استفاده کنند و برای متفرق کردن ما اقدام کنند؟ و چه کارهایی می توان انجام داد که انرزی بگیریم و همزمان روحیه نیروهای امنیتی را هم تضعیف کنیم و قدرت برتر خودمان را به زبان بی زبانی به رخ آن ها بکشیم تا به فکر حمله و متفرق کردن ما نیفتند؟

پاسخ شماره یک: مثل چهارشنبه سوری که یواشکی زیر پای عابران پیاده و یا حتی پلیس ها یا پارکبان ها ترقه می اندازیم (که لزوما کار خوبی نیست بخصوص در مورد خانم ها)، می توانیم در زمان تظاهرات مقداری ترقه با خودمان بیاوریم و در زمانهایی که نیروهای امنیتی ساکت هستند و منتظر فرصت مانده اند و به دلیل جمعیت زیاد کاری به کسی ندارند، ترقه ها را در زیر پاهایشان بیندازیم و یک دقیقه بعد منفجر شود و صدای ترقه افسر پلیس یا سپاهی یا بسیجی را بترساند. این قضیه باعث پریدن نیروی امنیتی و خنده حاضرین خواهد شد که به تنهایی قادر است تا نیم ساعت اعصاب یک نیروی امنیتی را خراب کند و در عوض باعث روحیه گرفتن تجمع کنندگان و حس غرور و قدرت میشود.

پاسخ شماره دو: به جای اینکه برای شعار دادن به گلویمان زیباد فشار بیاوریم، میتوانیم شعارهای غیر سیاسی مثل حمایت از تیم های ورزشی سر بدهیم و بلافاصله با بوق های ورزشگاهی موجی از صدا و انرزی و شادی در خیابان به راه بیندازیم. البته باید مراقب باشیم این قضیه باعث تفرقه نشود که بعید است. می توانیم زمان را تقسیم کنیم و مثلا بگوییم سه دقیقه برای طرفدارای پرسپولیس، سه دقیقه برای طرفدارای استقلال، سه دقیقه برای طرفدارای تراکتور، سه دقیقه برای طرفدارای سپاهان و غیره.

پاسخ شماره سه: خانم ها روسری از سر دربیاورند و آستین بالا بزنند و دکمه مانتویی شل کنند، اقایون به تعداد زیاد با هم کراوات بپوشند. این جور کارها در حالت عادی توسط پلیس تحمل نمی شود. ولی وقتی که داریم شعار سیاسی می دهیم دیگر این حرفها نیست بلکه قدرت دست ما هست و پلیس مترصد فرصت هست تا بر ما چیره بشود. این کارها فضای تظاهرات را غیر ایرانی می کند. همه شاد می شویم و انرزی میگیریم در حالی که پلیس و بسیجی ها خودش را تحقیر شده می بیند و قیافه هایشان دیدن خواهد داشت.

پاسخ شماره چهار: کسانی که وانت دارند در مسیر تظاهرات آب معدنی و نوشابه و بستنی و غیره بفروشند. تازه کردن گلو انرژی غیر قابل وصفی می دهد. تجربه خرید در حین اعتراض سیاسی، تعارف به دوستان و این کارها هم روحیه پلیس را تضعیف میکند و با خودشان می گویند انگار نه انگار ما هستیم ها.

پاسخ شماره پنج: به همراه آوردن عروسک هایی مثل کلاه قرمزی و پسر خاله و بازی کردن نقششان در تظاهرات با جملات طنز و بعدا سیاسی. فک کنید یه نفر بگه آغوی همساده میگه آخوندکو کاکو پوستشون کنده س. خیابانی به شور و شعف در خواهد آمد.

پاسخ شماره شش: مسخره کردن وزن، قیافه، بینی و نحوه ایستادن نیروهای امنیتی، و سپس خندیدن گروهی همه با هم

پاسخ شماره هفت: آرایش کردن خانم ها جلوی همه و بلند خندیدن خانم ها. کلا شادی مردم و بخصوص خانم ها نیروهای امنیتی را میسوزاند و بالعکس به عابرین بیشتری جرات میدهد که به تظاهرات بپیوندند

پاسخ شماره هشت: آب بازی پسرها و دختر ها

پاسخ شماره نه: ... این پست تکمیل خواهد شد

۱۳۹۱ شهریور ۲۰, دوشنبه

برخی از بلاگها و ترجمه ها و فعالیت های قبلی اعضای میکروبهای بی بصیرت

برخی بلاگهای این گروه مورد حمله سایبری قرار گرفتند و یا به دلایل امنیتی خودمان مجبور شدیم اطلاعات و لینک ها را حذف کنیم


 http://nonclairvoyantmicrobes.wordpress.com

http://balatarin.com/permlink/2010/10/10/2216173

https://184.73.196.92/permlink/2010/12/25/2303522

 http://www.gogofile.com/Default.aspx?p=sc&ID=634828979031606250_4399





در فیسبوک، بالاترین، دنباله و سبزلینک نیز می توانید آیدی هایی که عبارت "میکروب بی بصیرت" یا nc_microbes دارند را سرچ بزنید

این پست تکمیل خواهد شد

A letter from Shiraz & Bushehr green youth to Obama regarding US recent support to Separatist Politics in Iran

Dear Mr. Barak Obama,

          We are sadly remembering another anniversary of 9-11 terrorist attack and please accept our deep sympathy. We know that you personally are badly busy with your campaign for the presidential election. You have a wonderful chance to be the president of a great country with great and talented people, the land of opportunities, the land of honesty, the land of art, the land of sports and the land of Steelers.
          Regarding our great and historical land, Iran, we have to remind you US did the worst event ever in Iran’s history. It was 1953 coup by US and allies in Iran. That terrible and undue coup resulted in millions of deaths for democracy and freedom in my country. Neda, Sohrab and many others could have been survived if US allowed our newly planted democracy to continue on 1953. You never realize how much pain and failures you imposed to us by that ugly and unjust move. Once again you touched our land during Iran-Iraq war. For the past four years you took no real action to support human rights in Iran. You did not much to stop Iran regime’s nuclear weapon program. One day you sign to impose big sanctions on Iran’s regime, but the other day you send romantic letters to our dirty dictator Ali Khamenei and seek his support!
         Recently US is supporting Israel's war on Iran. Hereby we strongly tell you Mr. Obama “You’ve done enough for Iranians,  don’t touch our land for the third time. This land has owners and we know how to get it back sound & united from bloody ruling mullahs.”

Regards
Seven green activists in Shiraz & Bushehr
Non-Clairvoyant Microbes group
10 Sep 2012
Names & surnames not published for security reasons

چرا فکر میکنیم سکولاریسم یعنی گذاشتن شش تن دینامیت زیر فونداسیون کعبه؟

در شرایطی که حکومت خونخوار خامنه ای و سپاهیان کثیفش به پایان خود نزدیک میشود و ارده ای ملی و جهانی برای سرنگونی این انگل خطرناک شکل گرفته، بحث های زیادی در جریان است که حکومت آینده بایستی چه شکلی باشد؟ عده زیادی با حکومت جمهوری سکولار موافقت خود را ابراز میکنند که بهترین نوع حکومت می باشد و امتحان خود را پس داده است. در این میان بحث های تندی میان برخی مذهبیون و برخی طرفداران سکولاریسم در جریان است. برخی مذهبیون به اشتباه فکر میکنند حکومت سکولار مساجد را ویران میکند و کلیساها را آتش میزند و فونداسیون کعبه را منفجر میکند، و از ان طرف برخی کسانی که ادعای طرفداری از سکولاریسم دارند فریاد می زنند که به این دلیل که حکومت مذهبی زنان و مردان زیادی را کشته و مورد تجاوز قرار داده پس باید در حکومت جدید مساجد را ویران کرد و شش تن دینامیت مرغوب به زیر ساختمان کعبه قرار داد تا اسلام و مسلمین را برای همیشه نابود کرد. هر دوی این نگرش اساسا غلط و ناشی از عدم شناخت سکولاریسم هست. حکومت جمهوری سکولار ازادی مذاهب را تضمین میکند و مساجد را مثل سایر ساختمان های مذهبی محافظت میکند و حقوق اقلیت های اجتماعی، نژادی و غیره را حفاظت میکند. بر ماست که تدابیری بیندیشیم تا اطلاعات عمومی افراد در خصوص سکولاریسم، این سیستم حکومتی زیبا و انسان محور را افزایش دهیم.

از نظر غربی ها ایران کشوری است بیش از حد بزرگ در نقطه ای بیش از حد حساس

 Iran is too big at a region which is too critical
مفهومی مشابه جمله بالا را در سخنرانی بعضی مقامات و دیپلملاتهای غربی شاید شنیده باشید. تحقیقات ژنتیکی اخیر در دانشگاههای غربی بوی کودتای مصدق را میدهد. همانطور که همه می دانیم کشورهای غربی تلاشهای گسترده و مفیدی را در راستای دفاع از حقوق بشر انجام میدهند. لازم است بدانیم در خصوص برخی کشورها مثل ایران نگاه اکثر دولتهای غربی اندکی متفاوت است. وقتی پای مسائل امنیت ملی شان پیش بیاید دیگر حقوق بشر اولویت اصلی نخواهد بود و این مسئله کاملا طبیعی است و اگر من هم جای آنها می بودم چنین تفکری می داشتم. غربی ها همیشه دنبال این بوده و هستند که به نحوی ایران را کنترل کنند تا خیالشان از بابت این ابرقدرت بالقوه راحت باشد و کاملا هم حق با آنهاست. ایران کشوری بزرگ و ثروتمند است و اگر به ازادی و سکولاریسم برسد به سرعت شکوفا خواهد کرد و رشد عجیبی خواهد کرد. چنین کشوری به راحتی با کشوری مثل آلمان یا فرانسه توان رویارویی خواهد داشت. لذا غربی ها یکی از این دو وضعیت را در ایران میخواهند. یا ایرانی تضعیف شده و گوش به فرمان مثلا جمهوری اسلامی فعلی به شرطی که اجازه بازدید روزانه از تاسیسات نظامی و هسته ایش را بدهد، و یا ایرانی تجزیه شده میخواهند، ایرانی که تبدیل به چند کشور قابل مدیریت مثل کویت و تاجیکستان شده باشد. راهبرد تهدید و تحریم و جنگ هم در همین راستا هست. اگر جنگ بشود قطعا جنگی فرسایشی خواهد بود تا بتوانند حرکت های تجزیه طلبانه را تقویت بکنند.برای تقویت این برنامه ها نیاز به دست آویزهایی دارند که هرگز قابل اثبات نباشد. مثلا در ماههای اخیر شاهد هستیم که چندین دانشگاه غربی دارند بر روی نژادهای ایران تحقیقات میکنند و هر از گاهی می گویند که این نژاد ها یک ریشه دارند و یا به جز فلان قومیت همه یک ریشه دارند. همه این تلاشها در زمان حاضر صرفا برای اصالت بخشیدن و رسمیت بخشیدن به موضوعی به نام ژنتیک قومیتی هست. وقتی این موضوع را برای ما جا انداختند، در فرصت مناسب از ان بهره برداری می کنند و مثلا یکدفعه دانشگاه میشیگان اعلام میکند که کرد ها فرمول نژادیشان بیست و شیش ضربدر چهارده منهای هفتاد و سه هست در حالی که سایر ایرانیها هشتاد و دو و نیم تقسیم بر صد و پنج منهای رادیکال هفت هست!!!  و خلاصه یه بازی هست که در فرصت مناسب ازش استفاده کنن. نگاه غرب و حتی قدرتهای شرقی به ایران صرفا اقتصادی و امنیتی است و در هر دو صورت ایران تجزیه شده براشون کم دردسر تر هس. چنین تحقیقاتی هرگز قابل اثبات و یا انکار نخواهد بود. لذا بر ماست که این نقشه شوم را برای هموطنانمان برملا بکنیم و گوشمان را بدهکار این جور تحقیقات ندانیم. هر کس که در این خاک عزیز دیده به جهان گشوده هموطن ماست و برایش جان می دهیم و دوستش میداریم و دست در دست هم ایرانی سکولار و ازاد و زیبا میسازیم و حالش را میبریم. درود بر تو که زاده ایرانی و باهوش.

۱۳۹۱ شهریور ۱۹, یکشنبه

اجرای ابی که آدمو به وجد میاره (ترانه پیشنهادی برای همخوانی در تظاهرات پاییز 91)

ایرانمان را عاشقانه دوست بداریم و برایش ترانه عاشقانه بخوانیم. لینک اجرای ترانه زیبایی که همه ما زمزمه کرده ایم و باهاش خاطره داریم. کی اشکاتو پاک میکنه.
http://www.youtube.com/watch?v=wp2AK-p5cqI

یکی از موضوعاتی که گروه ما (میکروبهای بی بصیرت) در خیابانها با مردم راجع به آن صحبت میکنیم این است که چطور در راهپیمایی های پاییز نود و یک به همدیگر انرژی بدیم که نترسیم و شجاعانه فریاد بزنیم چرا که معتقدیم تظاهرات سکوت یکی از مزخرفترین ایده ها بوده و سپاه توانسته بود براحتی از سکوتمان سوء استفاده کند و با صدای دو تا هلیکوپتر مردم را متفرق کند. همه مردم ترانه های سیاسی را حفظ نیستند لذا پیشنهادی که داریم روی آن کار میکنیم این است که بر روی چند تا از ترانه های مشهور ابی یا گوگوش توافق کنیم و مثل مردم سوریه در راهپیمایی ها همخوانی کنیم و انرژی بگیریم. در خصوص عزیزانی که گفتن نمیشه عرض کنم که یکی از اصول کار ما اینه که تمام کسانی که حرف از نشدن و نتوانستن میزنن را نادیده میگیریم حتی اگر در سبز بودنشان هیچ شکی نداشته باشیم. جهت اطلاع خودم عرض میکنم که بالای نود درصد از مردمی که ما توی خیابونا باهاشون حرف میزنیم با اعتصاب و تظاهرات موافق هستند و فقط اتحاد اپوزسیون و یکصدا شدن چهره های سیاسی لازمه این کار هست. چهره هایی که فعلا پر صدا و توخالی اند. منظورم توهین به کسی نیست. ولی سیاستمدارانی که نتوانند شرایط وخیم مملکت را ببینند و ار خواسته های خودشون به نفع ایران کوتاه بیان نمیشه بهشون گفت دیپلمات. فعلا ما صدای مردم کوچه و بازار را بلند میکنیم و کلیپ هاشو ارسال میکنیم تا بتدریج مکانیسمی برای تصمیم گیری در داخل با هم ایجاد کنیم

افزایش نرخ دلار، خبر ناگواری که موجبات انبساط خاطر مبارک ما را فراهم میکند

نمیخواستم به کسی بگم ولی یه اعتراف کوچولو بکنم بد نیست. افزایش قیمت دلار تنها خبر ناگواری است که منو خوشحال میکنه. چون باعث میشه وقتی با همکارام و همسایه ها صحبت میکنم متوجه بشم که سه گروه از طرفدارای حکومت به دلیل افزایش قیمت دلار تبدیل شدن به مخالفای حکومت و این برای من خیلی با ارزشه.

گروه اول: کسانی که سری در اخور دارند و کارخونه ای یا شرکت تجاری دارند و یه جوری به آخوندا وصلن

گروه دوم: کسانی که ادمای نون به نرخ روز خوری خستند و حزب باد تشریف دارند و صرفا بخاطر سرما یه شون با حکومت زد و بند شدید داشتند

گروه سوم: روستاییان و کشاورزانی که گول یارانه احمدی نزاد را خورده بودند و در و دیوار خونه هاشون عکس خامنه ای و احمدی نژاد زده بودن
 
هر سه این گروه جزو حامیان اصلی حکومت بودن و انگیزه صرفا اقتصادی داشتن و انسانیت و ازادی یا براشون مهم نبوده و یا اهمیتشو درک نمی کردن. ولی الان با این اوضاع اقتصادی و افزایش روزانه نرخ دلار و گرانی سرسام اور تمام محاسبات هموطنان عزیزمان در این سه گروه به هم خورده و بر سرشان اوار شده. در اینجا نمیخوام بندوه و فقر یک ملت به خاطر این اشفتگی را پنهان کنم بلکه صرفا تحلیلی است بر اساس مشاهده های روزانه ما در خیابانهای شهرهای مختلف در زمان تبلیغ برای دعوت به تظاهرات.

۱۳۹۱ شهریور ۱۸, شنبه

انسان در همان لحظه كه تصميم مي گيرد آزاد باشد آزاد است

کاش همه ما با هم همین روزا تصمیم بگیریم که آزاد باشیم، ازاد از "من" خودمون، آزاد از ترس، آزاد از دروغ، آزاد از بی تفاوتی به شلاق خوردن یک زن و اعلام علنی حکم آن، آزاد از ... (بقیه شو شما بنویشید)

۱۳۹۱ شهریور ۱۲, یکشنبه

پیشنویس فراخوان سبزهای داخل ایران برای ایجاد شبکه مخفی چند هزار نفری فعالان جنبش و رهبری آن

1) فرزند بابک و کوروش باشیم و بابکانه مبارزه کنیم، متحد و بی دغل. بی دغل یعنی نمی توان هم "شورای هماهنگی راه سبز امید" بود و هم الله اکبری گفت که شعار همه نیست (هماهنگی = همه؟) و یا نمی توان حرف از اتحاد زد ولی عکس یک شخص خاص را بر پیشانی گذاشت، چه آن شخص میرحسین باشد چه کروبی چه مصدق چه پهلوی چه ستارخان چه قاسملو و چه میرزا کوچک خان. سمبل اتحاد باید نقشه ایران باشد

2) پیامی که از خارج از مرز ایران بیاید مردم را نمی شوراند که اعتصاب یا تجمع کنند. فعالین داخل ایران باید با نام مستعار یک شبکه مخفی تشکیل دهیم و رهبری اعتراضات را به صورت گروهی به دست بگیریم تا قبل از وقوع جنگ و تجزیه ایران توسط قدرت های بزرگ خانه مادری را نجات دهیم. همراه شو.

3) دخالت نکردن سبزهای خارج از ایران در تصمیم گیری هایی مثل زمان و مکان و نحوه تجمع ها و اعتراضات بسیار مفید خواهد بود. هموطنان خارج از ایران می توانند زحمت اطلاع رسانی را بکشند و صدای مبارزین خط مقدم باشند و نه چیز دیگر. کلیه سبز هایی که در داخل ایران هستند و تمایل به پیوستن به این شبکه سراسری دارند بایستی بتوانند با نام مستعار برای مخاطبان خود در وبلاگ یا آیدی بالاترین یا آیدی فیسبوکی و ... نوعی اعتماد نسبی ایجاد بکنند. مثلا اگر یک شخصی با نام مستعار "مصدق نوین" از کرمان عضو این شبکه بشود و بطور مرتب کلیپ هایی از شهر کرمان بفرستد و در آن کلیپ ها بحث های مردم کوچه و بازار و نیز تبلیغات اتوبوسی جنبش سبز و دیوارنویسی و تجمعات و غیره را برای مخاطبان خود به نمایش بگذارد پس از مدت کوتاهی این نام مستعار به عنوان یکی از فعالان جنبش سبز در کرمان در ذهن مخاطب جا باز می کند و می تواند به عنوان یک عضو شبکه مخفی سبزها در خصوص تصمیمات نطر بدهد و رای بدهد . مخالفت یا موافقت بکند. بدیهی است کسانی که نتوانند چنین اعتمادی را ایجاد کنند و فعالیتشان بسیار اندک باشد از طریق مکانیزمی که به تدریج شکل خواهد گرفت از گردونه اعضای شبکه حذف خواهند شد. همینطور افرادی که بعنوان نفوذی به درون شبکه نفوذ کنند و بخواهند بحث ها و رای گیری ها را مختل کنند و از حرکت های اعتراضی گسترده جلوگیری کنند از طریق مکامیزمی که به تدریج شکل خواهد گرفت از گردونه اعضای شبکه حذف خواهند شد.

4) یکی از موضوعات مورد بحث جهت تقویت تجمعات آنالیز رفتاری سبز ها در تظاهرات و تجمع های قبلی خواهد بود. به خاطر دارید که در بعضی روزها که قرار بر تجمع در فلان میدان را داشتیم جمعیت به طور غیر عادی زیاد میشد ولی منجر به تظاهرات و راه پیمایی و شعار نمیشد زیرا که ما نمیتوانستیم همدیگر را تشخیص دهیم و بشناسیم. گفتن مرگ بر دیکتاتور یا بستن دستبند سبز مساوی میشد با دستگیری. شاید لازم باشد قبل از علنی کردن هویتمان بعنوان یک معترض سیاسی سیگنالهای خفیف تر و کم خطر تری را بین خودمان رد و بدل کنیم تا با کاهش خطر دستگیری بتوانیم رشته تظاهراتی باشکوه ترتیب دهیم. مثلا زمزمه ترانه های غیر سیاسی از خواننده مشهوری مثل ابی یا گوگوش می تواند یک قرار بین ما باشد و یا صحبت دوستانه در خصوص موضوعی مثل دریا. این زمزمه ها یا بحث ها منجر به دستگیری ما نخواهد شد چرا که هر رهگذری ممکن است چنین چیزهایی بر لب بیاورد. ولی وقتی به طور غیر عادی زمزمه ترانه های خواننده مورد توافق در فلان میدان زیاد بشود و یا بحث های دوستانه دو نفره و چند نفره در خصوص موضوع مورد توافق مثل دریا زیاد بشود می توانیم دریابیم که سبز ها جمع هستند و کم کم می توانیم سراغ سیگنالهای قوی تر و شعار ها برویم.

5) عشق به میهن و میهن پرستان را شاید در مدرسه نیاموخته ایم که بعضی وقت ها برنامه های ملی و اجتماعی را چندان جدی نمیگیریم. شاید اگر کم کم تمرین کنیم و در کنار ترانه های سیاسی ترانه های رمانتیک و عاشقانه هم برای کشورمان بخوانیم این حس میهن دوستی را پرورش بدهیم تا هر بی سر و پایی نتواند بر خاک عزیزمان بتازد. بیایید همان اندازه که شریک عشقی مان را دوست داریم میهنمان را هم دوست داشته باشیم. اگر ترانه سیاسی "یار دبستانی" زود خسته مان میکند می توانیم در راهپیمایی هایمان ایران عزیز را به عنوان معشوق خطاب قرار بدهیم و یک صدا ترانه "کی اشکاتو پاک میکنه" را برای این معشوق مظلوم بخوانیم و خیابان ها را به لرزه درآوریم. این کار علاوه بر یکصدایی و روان تر کردن شعار ها این حسن را دارد که انرژی بخش باشد و غیرت ما در قبال معشوق زیبا و نازنینی چون ایران را برانگیزد.

6) ما در جنگی نابرابر با پلیدی و پستی و دیکتاتوری خونین خامنه ای و هم کیشانش می جنگیم. پس نباید حرفی بزنیم که حتی یک درصد از جماعت مخالف رژیم جمهوری اسلامی را هم از خودمان طرد بکنیم بلکه باید همه توانمان را با اتحادی واقعی و صادقانه گرد هم آوریم تا پیروز شویم و ایرانمان را بصورت یکپارچه و کامل و قبل از جنگ غرب نجات دهیم. لذا علاوه بر حضور اعضای فعال از شهر های مختلف ایران در این شبکه مخفی، می توانیم اعضایی به عنوان مدافع حقوق مدنی گروههای اجتماعی مختلف نیز در این شبکه داشته باشیم تا ضمن احترام به اصل جدایی مذهب از سیاست از حقوق گروههای مختلف دفاع کنند و در تصمیم گیری ها تقض فعال داشته باشند. مثلا اعضایی به عنوان نماینده سنی مذهیان، نماسنده مسیحیان، نماینده ارامنه، نماینده بهاییان، نماینده دروایش، نماینده حقوق کودکان، نماینده حقوق زنان و غیره می توانند عضو شبکه مخفی شبزهای داخل بشوند و مخاطبان خود را نمایندگی و هدایت کنند تا انسجام حرکت های اعتراضی بیشتر و بیشتر بشود.

7) برای شرکت در تظاهرات باید آمادگی فیزیکی و دفاع شخصی و گروهی را بالا ببریم و از وسایلی مثل کمربند و کابل و اسپری بیهوش کننده برای مقابله با نیروهای سرکوبگر استفاده کنیم که نیازمند تصمیم گیری مناسب و آموزش همگانی خواهد بود.

8)در صورتی که سبزهای فعال بعضی شهرها به طور غیر عادی زیاد یا کم باشند می توان با مکانیزم هایی این نسبت ها را به صورت متنایب با جمعیت شهر ها تنظیم کرد. مثلا اگر تعداد سبزهای عضو شبکه مخفی در مشهد دو برابر تهران باشند میتوانیم از اعضای  ساکن مشهد بخواهیم که به صورت داخلی وارد بحث بشوند و تعدادی از اعضا از این شبکه خارج شوند تا تناسب جمعیتی حفظ بشود.

9) قدرت اجتماعی مردم قدرتمند ترین دیکتاتوری ها را نیز به زیر میکشد.

10) این پیشنویس صرفا یک پیش نویس برای شروع است و قبل از تکمیل عضو گیری و رساندن اعضای سبز مستقر در داخل ایران به مرز چندین هزار نفرو تایید پیش نویس از ظریق رای گیری هیچگونه اعتباری ندارد. نامگذاری گروه به "میکروبهای بی بصیرت" نیز با تظر اعضا قابل تغییر است. این نام اولیه بر اساس توهین های حکومت به معترضان و استفاده از عناوینی مثل خس و خاشاک و فتنه گر و میکروب و بی بصیرت و غیره انتخاب شده است. وقتی استاد شجریان بعنوان مثال با پذیرفتن این نام ها همراهی خود با جنبش را اعلام کرد نه تنها باعث سرافکندگی جنبش نشد بلکه به واژه "خس و خاشاک" اعتبار داد و معنی این لغت را متزلزل کرد، کاری که ما می توانیم در مورد میکروب و بی بصیرت انجام بدهیم. اگر با ایده کلی مبتی بر اتحاد نیروهای داخل برای نجات ایران موافق هستید لطفا به ایمیل های
   nc.microbe.90@gmail.com    
non.clairvoyant.microbes@googlemail.com
green.gradual.but.irreversible@gmail.com

بزنید و یا به وبلاگ
    https://persianempirerises2012.blogspot.de 
 مراجعه کنید . یا از طریق آیدی های فیسبوک   "میکروب بی بصیرت ..."  مراجعه کنید و یا مطالب آیدی nc_microbes در بالاترین را دنبال کنید و نطرات خود را اعلام بفرمایید تا به تدریج این پیش نویس را با هم تکمیل کنیم و در محیطی شفاف و صادقانه اعتماد مردم کوچه و بازار را به دست آوریم و یکپارچه شویم. تاکید می شود که هیچ کدام از بند های این پیش نویس غیر قابل تغییر نیستند. اگر بند های جدیدی لازم می دانید می توانید به طرق بالا اعلام بفرمایید تا گنجانده شود و به رای گذاشته شود. به زودی جدولی از تمام آیدی های فیسبوکی یا بالاترینی و غیره که در خصوص این فراخوان اعلام نظر کرده اند به صورت شفاف منتشر خواهد شد که کلیه موافقت ها و مخالفت ها و نظرات را در بر خواهد داشت.