۱۳۹۱ شهریور ۲۳, پنجشنبه

برای انرژی گرفتن و نترسیدن در طول تظاهرات پاییز و زمستان 91 چه کارهایی بکنیم (پاسخ هموطنان در خیابانهای شیراز، اصفهان، یاسوج، بوشهر)

همانطور که در فراخوان اولیه گروه میکروب های بی بصیرت خوانده اید، برای تظاهرات پاییز و زمستان 91 باید تمام تجربیات خود را به کار ببندیم که این تظاهرات و تجمع ها کار خامنه ای و دیکتاتوری را برای همیشه تمام کند و به خط پایان سلامش دهد. از جمله مطالبی که در پست های قبل به آن پرداختیم این بود که چرا بعضی وقت ها که قراب بود تظاهرات کنیم به سختی همدیگر را پیدا میکردیم و هسته های اولیه را شکل می دادیم. به این موضوع در پست های اینده نیز پرداخته خواهد شد و به ویژه پاسخ هموطنان به این سوال در حین فعالیتهای خیابانی گروه ما منعکس خواهد شد. اما آن چه در این پست میخواهیم به طور فهرست وار و تصفیه نشده و کاملا خام به اشتراک بگذاریم پاسخ های هموطنان به این پرسش هست که چرا بعضی وقت ها در راه پیمایی ها زود خشته می شدیم و ساکت می ماندیم تا نیروهای امنیتی از سکوت و خستگی ما سوء استفاده کنند و برای متفرق کردن ما اقدام کنند؟ و چه کارهایی می توان انجام داد که انرزی بگیریم و همزمان روحیه نیروهای امنیتی را هم تضعیف کنیم و قدرت برتر خودمان را به زبان بی زبانی به رخ آن ها بکشیم تا به فکر حمله و متفرق کردن ما نیفتند؟

پاسخ شماره یک: مثل چهارشنبه سوری که یواشکی زیر پای عابران پیاده و یا حتی پلیس ها یا پارکبان ها ترقه می اندازیم (که لزوما کار خوبی نیست بخصوص در مورد خانم ها)، می توانیم در زمان تظاهرات مقداری ترقه با خودمان بیاوریم و در زمانهایی که نیروهای امنیتی ساکت هستند و منتظر فرصت مانده اند و به دلیل جمعیت زیاد کاری به کسی ندارند، ترقه ها را در زیر پاهایشان بیندازیم و یک دقیقه بعد منفجر شود و صدای ترقه افسر پلیس یا سپاهی یا بسیجی را بترساند. این قضیه باعث پریدن نیروی امنیتی و خنده حاضرین خواهد شد که به تنهایی قادر است تا نیم ساعت اعصاب یک نیروی امنیتی را خراب کند و در عوض باعث روحیه گرفتن تجمع کنندگان و حس غرور و قدرت میشود.

پاسخ شماره دو: به جای اینکه برای شعار دادن به گلویمان زیباد فشار بیاوریم، میتوانیم شعارهای غیر سیاسی مثل حمایت از تیم های ورزشی سر بدهیم و بلافاصله با بوق های ورزشگاهی موجی از صدا و انرزی و شادی در خیابان به راه بیندازیم. البته باید مراقب باشیم این قضیه باعث تفرقه نشود که بعید است. می توانیم زمان را تقسیم کنیم و مثلا بگوییم سه دقیقه برای طرفدارای پرسپولیس، سه دقیقه برای طرفدارای استقلال، سه دقیقه برای طرفدارای تراکتور، سه دقیقه برای طرفدارای سپاهان و غیره.

پاسخ شماره سه: خانم ها روسری از سر دربیاورند و آستین بالا بزنند و دکمه مانتویی شل کنند، اقایون به تعداد زیاد با هم کراوات بپوشند. این جور کارها در حالت عادی توسط پلیس تحمل نمی شود. ولی وقتی که داریم شعار سیاسی می دهیم دیگر این حرفها نیست بلکه قدرت دست ما هست و پلیس مترصد فرصت هست تا بر ما چیره بشود. این کارها فضای تظاهرات را غیر ایرانی می کند. همه شاد می شویم و انرزی میگیریم در حالی که پلیس و بسیجی ها خودش را تحقیر شده می بیند و قیافه هایشان دیدن خواهد داشت.

پاسخ شماره چهار: کسانی که وانت دارند در مسیر تظاهرات آب معدنی و نوشابه و بستنی و غیره بفروشند. تازه کردن گلو انرژی غیر قابل وصفی می دهد. تجربه خرید در حین اعتراض سیاسی، تعارف به دوستان و این کارها هم روحیه پلیس را تضعیف میکند و با خودشان می گویند انگار نه انگار ما هستیم ها.

پاسخ شماره پنج: به همراه آوردن عروسک هایی مثل کلاه قرمزی و پسر خاله و بازی کردن نقششان در تظاهرات با جملات طنز و بعدا سیاسی. فک کنید یه نفر بگه آغوی همساده میگه آخوندکو کاکو پوستشون کنده س. خیابانی به شور و شعف در خواهد آمد.

پاسخ شماره شش: مسخره کردن وزن، قیافه، بینی و نحوه ایستادن نیروهای امنیتی، و سپس خندیدن گروهی همه با هم

پاسخ شماره هفت: آرایش کردن خانم ها جلوی همه و بلند خندیدن خانم ها. کلا شادی مردم و بخصوص خانم ها نیروهای امنیتی را میسوزاند و بالعکس به عابرین بیشتری جرات میدهد که به تظاهرات بپیوندند

پاسخ شماره هشت: آب بازی پسرها و دختر ها

پاسخ شماره نه: ... این پست تکمیل خواهد شد

۱ نظر:

  1. تا حالا تو تظاهرات باتوم که حداقل درد را نسبت به بقیه ادوات را داره تحمل کردی و دیدی تو تظاهرات چطور مردم وقتی موتورسوارهای ضد شورش نزدیک میشن برای فرار همدیگر را زیر پا له میکنند. این پیشنهادها خوبه ولی نه برای ایران به نظر من فقط یه راه است که مردم در سرتاسر ایران بیان بیرون تا نیروهای ضد شورش و شعبون بی مخهای بسیجی در دو یا چند شهر متمرکز نشن بلکه در 20 مرکز استان پخش بشن.

    پاسخحذف